صفحه فرهنگی مذهبی بچه شیعه

صفحه فرهنگی مذهبی بچه شیعه : حدیث - روایت - احکام - دعا و نیایش -پاسخگویی به شبهات و..

صفحه فرهنگی مذهبی بچه شیعه

صفحه فرهنگی مذهبی بچه شیعه : حدیث - روایت - احکام - دعا و نیایش -پاسخگویی به شبهات و..

صفحه فرهنگی مذهبی بچه شیعه (حدیث - روایت - احکام - دعا و نیایش -پاسخگویی به شبهات و..)


https://telegram.me//bacheshiye تلگرام

https://instagram.com/bacheshiye صفحه اینستاگرام

Telegram.me/kowsarr_bot ربات تلگرام بچه شیعه

http://line.me/ti/p/%40exu2771t لاین

طبقه بندی موضوعی

در قرآن کریم آیات متعددی است که نشان می‌دهد بین اعمال و رفتار آدمیان با حوادث و پیشامد‌های تلخ و شیرین زندگی‌شان، رابطه‌ تکوینی وجود دارد، پیوندی عمیق و معنادار که تحت تدبیر ربوبیت الهی است. به تعبیر مولانا:

این جهان کوه است و فعل ما ندا

سوی ما آید نداها را صدا

فعل تو کان زایدت از جان و تنت

همچو فرزندی بگیرد دامنت
در اینجا به اختصار به چند نمونه از آیات اشاره می کنیم:
یک. شورى/30: وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیر (اگر شما را مصیبتى رسد، به خاطر کارهایى است که کرده‏اید. و خدا بسیارى از گناهان را عفو مى‏کند )
بر مبنای این کریمه، هر مصیبتی که در مسیری زندگی به انسان می‌رسد نتیجه و محصول طبیعی بخشی از اعمالی است که از آدمی سر زده و البته بخش دیگر اعمال زشت آدمی را خدا می‌بخشد و گرنه طبق نظامات حاکم بر هستی از جمله قانون علیت، هر موثری، اثری را به دنبال دارد قهرا.
شاید کسی اینجا اشکال کند که اگر همه مصیبت‌ها معلول اعمال زشت‌ آدمی‌اند پس مصیبت‌های وارده بر حضرات معصومین(ع) یا کودکان غیرمکلف، و همینطور مجانین،‌ چگونه توجیه‌پذیر است؟
علامه طباطبایی(ره) جواب این شبهه را اینگونه می‌دهد: این که در آیه فرموده‏" فبما کسبت أیدیکم" و مصائب را مستند به گناهان کرده خود دلیل است بر اینکه خطاب در آیه متوجه کسانى است که صدور گناه از آنان ممکن باشد، پس آیه شریفه از اول شامل انبیاء و افراد غیر مکلف نیست، و شامل نشدن آن از باب تخصص است نه تخصیص." (1)

دو. روم /41: ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُون‏. (به سبب آنچه دستهاى مردم فراهم آورده، فساد در خشکى و دریا نمودار شده است، تا [سزاى‏] بعضى از آنچه را که کرده‏اند به آنان بچشاند، باشد که بازگردند. )
آیه یادشده نیز معنى وسیع و گسترده‌اى را پیرامون ارتباط" فساد" و" گناه" با یکدیگر بیان مى‏‌کند که نه مخصوص سرزمین مکه و حجاز است، و نه عصر و زمان پیامبر (ص) بلکه به اصطلاح از قبیل قضیه حقیقیه است که پیوند" محمول" و" موضوع" را بیان مى‏ کند، به عبارت دیگر هر جا فسادى ظاهر شود بازتاب اعمال مردم است، و در ضمن یک هدف تربیتى دارد، تا مردم طعم تلخ نتیجه اعمالشان را بچشند، شاید به خود آیند.
بعضى مى‏ گویند: این آیه ناظر به آن قحطى و خشکسالى مى ‏باشد که به خاطر نفرین پیامبر (ص) دامان مشرکان مکه را گرفت، باران قطع شد، بیابانها خشکید و خشکیده ‏تر شد، و حتى استفاده از صید دریا (دریاى احمر) براى آنها مشکل گشت. به فرض که این سخن از نظر تاریخى صحیح باشد تنها بیان یک مصداق است و معنى آیه را در مساله ارتباط فساد و گناه هرگز محدود نمى‏ کند، نه محدود به آن زمان و مکان و نه محدود به خشکسالى و کمى باران.
از آنچه در بالا گفتیم به خوبى روشن مى‏شود بسیارى از تفسیرهاى محدود و موضعى که از بعضى از مفسران ذیل این آیه نقل شده به هیچوجه قابل قبول نیست، مثل اینکه مراد از فساد در خشکیها، قتل هابیل به دست قابیل است، و منظور از فساد در دریا غصب کشتى‏ها در عصر موسى و خضر است.
یا اینکه منظور از فساد دریا و صحرا زمامداران فاسدى هستند که همه این مناطق را به فساد مى‏کشند. البته ممکن است یکى از مصداق هاى فساد این چنین افراد بوده باشند که بر اثر دنیاپرستى و مجامله و تن در دادن مردم به ذلت، بر سر آنها مسلط مى‏ شوند اما مسلما تمام مفهوم آیه این نیست. ( 2)

سه: وَ إِذا أَرَدْنا أَنْ نُهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنا مُتْرَفیها فَفَسَقُوا فیها فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْناها تَدْمیراً (و چون بخواهیم شهرى را هلاک کنیم، خوشگذرانانش را وا مى‏داریم تا در آن به انحراف [و فساد] بپردازند، و در نتیجه عذاب بر آن [شهر] لازم گردد، پس آن را [یکسره‏] زیر و زبر کنیم.)
«أمرنا مترفیها»، یعنى بزرگان قوم را فرمان به اطاعت مى‏دهیم، زیرا خداوند به فسق و گناه دستور نمى‏دهد، بلکه به عدل و احسان فرمان مى‏دهد. شیوه‏ى هلاک کردن خدا به این نحواست که به اطاعت دستور مى‏دهد، مرفهان بى درد مخالفت مى‏کنند و افراد عادى هم از آنان پیروى مى‏کنند، آنگاه قهر الهى بر همگان حتمى و محقق مى‏شود، و عذاب و غضب الهى فرا مى‏رسد.
اراده‏ى قهر خداى حکیم، براساس زمینه‏هاى گناه و خصلت‏هاى منفى ماست، و گرنه خداوند مهربان، بى‏جهت اراده‏ى هلاک قومى را نمى‏کند. به فرموده‏ى حضرت رضا علیه السلام: اراده‏ى الهى در این آیه، مشروط به فسق ماست‏(3)

تاثیر رفتار ما در نسل ما

نکته دیگری که قرآن ما را بدان رهنمون می‌شود این است که اعمال گذشتگان بر آیندگان اثر می‌گذارد. به دیگر سخن، آثار رفتار آدمی نه تنها او بلکه دامن نسلش را هم می‌گیرد. بر عکس آن نیز صادق است یعنی گاهی فرزندان نیز به نعمت پدران و نیاکانشان متنعم می‌شوند.
آیات متعددی از قرآن ناظر بدین معناست از جمله کریمه90 سوره یوسف، 28 سوره زخرف و الخ که ما در اینجا تنها به یک نمونه اشاره می کنیم:
نساء/9: وَ لْیَخْشَ الَّذینَ لَوْ تَرَکُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّیَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَیْهِمْ فَلْیَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْیَقُولُوا قَوْلاً سَدیداً (کسانى که اگر فرزندان ناتوانى از خود بیادگار بگذارند از آینده آنان مى‏ترسند، باید (از ستم درباره یتیمان مردم) بترسند! از (مخالفت) خدا بپرهیزند، و سخنى استوار بگویند.)
شاید در نگاه نخست این آیه با آیات دیگر قرآن ناهماهنگ جلوه کند، زیرا قرآن کریم هر کس را مسئول اعمال خود معرفی می‏کند و بار وی را بر دوش خود او می‏نهد: (ولاتَکسِبُ کُلُّ نَفسٍ إلاّعَلَیها ولاتَزِرُ وازِرَةٌ وِزرَ اُخری)(انعام/164)
در پاسخ این شبهه اجمالاً می‏توان گفت که اعمال انسان، افزون بر زنده و جاوید بودن، به فاعل خود مرتبط و از او جدا ناشدنی‏اند. از طرفی نسل گذشته، حال و آینده یک خانواده بر اثر وحدت رحم و خون و غذا و ثروت و... یک واقعیت به شمار می‏آیند؛ یعنی از همان غذا و خون و ثروتِ پدر، فرزندش شکل می‏گیرد و در حقیقت، فرزند ادامه وجود عنصری پدر و مادر است، از این‏رو هم عمل گذشتگان در فرزندانشان و هم عمل فرزندان برای گذشتگان اثر دارد، چنان که خداوند درباره مومنان دارای عمل صالح می‏فرماید که آنان را به همراه ذریه‏شان در مجموعه‏ای خانوادگی گرد می‏آورد تا کنار همدیگر بیشتر لذت ببرند: (والَّذینَ آمَنوا واتَّبَعَتهُم ذُرّیَّتُهُم بِایمانٍ ألحَقنا بِهِم ذُرّیَّتَهُم وما ألَتْناهُم مِن عَمَلِهِم مِن شی‏ءٍ کُلُّ امرِئٍ بِما کَسَبَ رَهین).[طور/21]
این تأثیر و تأثّر نامحدود نیست، بلکه در محدوده‏ای است که در رحامت و غذا و خون شریک هستند و به همان مقدار این افراد یک سلسله به شمار می‏روند؛ یعنی آثار گذشتگان آن‏ها در آیندگانشان ظاهر می‏شود، بنابراین هنگامی که این سلسله در حکم یک واقعیت باشند، اگر بر اثر ظلم پدران به یتیمان مردم، فرزندانشان گرفتار ستم شوند، با آیه (ولاتَزِرُ وازِرَةٌ وِزرَ اُخری)(انعام/64) منافاتی ندارد.(4)

پی‌نوشت‌ها:

1. ترجمه تفسیر المیزان، ج‏18، ص: 88.
2. تفسیر نمونه، ج‏16، ص: 451.
3. تفسیر نور، ج5، ص32.
4. تفسیر تسنیم، جلد 17، ص 443.


👈📎ﻟﻄﻔﺎ ﺑﺎ ﺍﺷﺘﺮﺍڪ ﮔﺬﺍﺭﮮ📌 ﺑـﮧ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭمطلب و  لینک صفحه ڪﻤڪ ڪﻨﯿﺪ.

🌺 پیج فرهنگی مذهبی بچه شیعه 🌺

http://line.me/ti/p/%40exu2771t

صفحه اینستاگرام

https://instagram.com/bacheshiye

ربات تلگرام بچه شیعه

Telegram.me/kowsarr_bot

با انتشار این پیام به دوستان خود،آنهارا در ثواب خود شریک کنید


نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی