صفحه فرهنگی مذهبی بچه شیعه

صفحه فرهنگی مذهبی بچه شیعه : حدیث - روایت - احکام - دعا و نیایش -پاسخگویی به شبهات و..

صفحه فرهنگی مذهبی بچه شیعه

صفحه فرهنگی مذهبی بچه شیعه : حدیث - روایت - احکام - دعا و نیایش -پاسخگویی به شبهات و..

صفحه فرهنگی مذهبی بچه شیعه (حدیث - روایت - احکام - دعا و نیایش -پاسخگویی به شبهات و..)


https://telegram.me//bacheshiye تلگرام

https://instagram.com/bacheshiye صفحه اینستاگرام

Telegram.me/kowsarr_bot ربات تلگرام بچه شیعه

http://line.me/ti/p/%40exu2771t لاین

طبقه بندی موضوعی

امام صادق (علیه السلام) فرمود: «هر کس نظرش به زن بیگانه‌ ای افتاد و او به آسمان نگاه کرد، یا چشم‌ پوشى کرد و نگاهش را به سمت آن زن بر نگرداند؛ خداوند متعال، حور العینی را همسر او قرار خواهد داد». (من لا یحضره الفقیه ج 3، ص 473)



👈📎ﻟﻄﻔﺎ ﺑﺎ ﺍﺷﺘﺮﺍڪ ﮔﺬﺍﺭﮮ📌 ﺑـﮧ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭمطلب و  لینک صفحه ڪﻤڪ ڪﻨﯿﺪ.

🌺 پیج فرهنگی مذهبی بچه شیعه 🌺

http://line.me/ti/p/%40exu2771t

صفحه اینستاگرام

https://instagram.com/bacheshiye

ربات تلگرام بچه شیعه

Telegram.me/kowsarr_bot


تلگرام بچه شیعه

Telegram.me/bacheshiye

با انتشار این پیام به دوستان خود،آنهارا در ثواب خود شریک کنید

غسل های واجب هفت تاست: 1) غسل جنابت 2) غسل حیض 3) غسل نفاس 4) غسل استحاضه 5) غسل مس میت 6) غسل میت 7) غسلی که به واسطه ی نذر و قسم و مانند اینها بر انسان واجب می شود.

سوال: آیا اگر کسی قبل از وقت نماز، غسل جنابت را به نیت غسل واجب انجام دهد، صحیح است؟
شرح پرسش: گفته می شود، انجام غسل جنابت قبل از وقت نماز، مستحب است. حال اگر کسی قبل از وقت نماز، غسل جنابت را به نیت غسل واجب انجام دهد، تکلیف چیست؟ آیا می تواند بدون وضو نماز بخواند؟ اگر حکم را نمی دانسته چطور؟ آیا باید دوباره غسل کرد؟ آیا نمازی که خوانده صحیح است؟
در فرض سؤال، بر اساس نظر بیشتر فقها غسلها صحیح و نمازهایی که بدون وضو خوانده شده نیز صحیح است، ولی برخی از مراجع (آیة الله نوری همدانی و مکارم شیرازی دام ظلهما) در صورتی این غسل و نماز را صحیح شمرده اند که به نیت استحباب یا مطلق تحصیل طهارت و انجام وظیفه واقعی باشد. البته اگر به نیت وجوب هم بوده، ولی فرد، نماز قضا بر عهده داشته باشد، از بابت وجوب این نماز قضا، می توان آن غسل را صحیح دانست.

پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:

حضرت آیة الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی):

در فرض سؤال اشکالی ندارد و غسل صحیح است و غسل مذکور نیز کفایت از وضو می کند.


حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):

نمازهای قبلی صحیح می باشد ولی از این به بعد رعایت نماید و قبل از وقت نماز به نیت مستحب به جا آورد. تمام غسلهای واجب و همچنین غسلهای مستحبی که با دلیل معتبر ثابت شده (مثل غسل جمعه، غسل احرام، غسل شبهای قدر و مانند آن) کفایت از وضو می کند. ضمن اینکه وضو بعد از غسل جنابت بدعت و حرام است.

حضرت آیة الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):

اشکال ندارد.

حضرت آیة الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):

در فرض سؤال اگر منظور واقعی او امتثال امر و آنچه در این حال مطلوب است بوده و قصد وجوب از باب خطا در تطبیق بوده غسل صحیح است و اگر قصد وجوب به عنوان تقیید بوده یعنی بالخصوص مورد توجه و عنایت او بوده در این صورت نیز چنانچه نماز قضای یقینی بر ذمه داشته غسل و نماز هر دو صحیح است و اگر علم به عدم قضا یقینی در ذمه داشته و با این حال قصد خصوص وجوب کرده غسل و نماز را باید اعاده کند و در جمیع حالات مذکوره احوط و اولی اعاده غسل و نماز است.

حضرت آیة الله العظمی نوری همدانی (مد ظله العالی):

چنانچه به نیت مطلق تحصیل طهارت و یا مطلق ازاله حدث باشد مانعی ندارد، در غیر این صورت اگر قبل از دخول در وقت به قصد وجوب، غسل یا وضو بگیرد اشکال دارد.


سئوال: آیا غیر از غسل های واجبی که بر ذمه ی مکلفین است، غسل دیگری هم داریم؟
جواب: بلی غسل های مستحب در شرع اسلام بسیار است و از آن جمله می توان غسل های زیر را برشمرد:
1. غسل جمعه، و وقت آن از اذان صبح است تا ظهر.
2. غسل شب اول ماه رمضان و تمام شب های فرد آن، و وقت آن تمام شب است.
3. غسل روز عید فطر و عید قربان، و وقت آن از اذان صبح است تا غروب.
4. غسل شب عید فطر، و وقت آن از اول مغرب است تا اذان صبح.
5. غسل روز هشتم و نهم ذی الحجه.
6. غسل روز اول و پانزدهم و بیست و هفتم و آخر ماه رجب.
7. غسل روز عید غدیر.
8. غسل روز بیست و چهارم ذی الحجه.
9. غسل روز عید نوروز و پانزدهم شعبان و نهم و هفدهم ربیع الاول و روز بیست و پنجم ذی القعده.
10. غسل دادن بچه ای که تازه به دنیا آمده.
11. غسل زنی که برای غیر شوهرش بوی خوش استعمال کرده است.
12. غسل کسی که در حال مستی خوابیده.
13. غسل کسی که جایی از بدنش را به بدن میتی که غسل داده اند رسانده.
14. غسل کسی که در موقع گرفتن خورشید و ماه نماز آیات را عمداً نخوانده، در صورتی که تمام ماه و خورشید گرفته باشد.
15. غسل کسی که برای تماشای دار آویخته رفته و او را دیده باشد. و...
 (توضیح المسائل دوازده مرجع، ج1، م644)

سئوال: آیا چند غسل مستحب را می شود با هم انجام داد؟
جواب: به نیت همه ی اغسال، یک غسل به جا آورد کافی است. (استفتائات امام خمینی(ره)، ج1، س154)

سئوال: بعد از غسلی که انجام داده ام و لباس هایم را پوشیده ام متوجه لکه خونی در اثر خراشی بر روی دست خود شده ام، مقدار خون کم است وظیفه چیست؟
جواب: اگر خون قبل از غسل بوده و هنوز باقی مانده است، به جهت نجس بودن محل، غسل او صحیح نیست و اگر بعد از تمام شدن غسل خون آمده است غسل صحیح است لکن هر کجای دست و یا لباس که با رطوبت مسریه به محل خون رسیده است نجس می باشد و باید آن را آب کشید. (استفتائات امام خمینی(ره)، ج1, ص60, س129)

سئوال: اگر کسی به حمام رود و مفصلاً خود را شستشو نماید آیا لازم است غسل هم بکند؟
 جواب: شستشوی بدن بدون انجام غسل به ترتیب خاص کفایت از غسل نمی کند. (استفتائات جدید امام خمینی(ره)، ج1، س112 با تغییر عبارت)

سئوال: غسل های واجب را بیان کنید؟
 جواب: غسل های واجب هفت تاست: 1) غسل جنابت 2) غسل حیض 3) غسل نفاس 4) غسل استحاضه 5) غسل مس میت 6) غسل میت 7) غسلی که به واسطه ی نذر و قسم و مانند اینها بر انسان واجب می شود. (توضیح المسائل دوازده مرجع، ج1، ص221).



منابع:
سایت اسلام کوئیست


👈📎ﻟﻄﻔﺎ ﺑﺎ ﺍﺷﺘﺮﺍڪ ﮔﺬﺍﺭﮮ📌 ﺑـﮧ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭمطلب و  لینک صفحه ڪﻤڪ ڪﻨﯿﺪ.

🌺 پیج فرهنگی مذهبی بچه شیعه 🌺

http://line.me/ti/p/%40exu2771t

صفحه اینستاگرام

https://instagram.com/bacheshiye

ربات تلگرام بچه شیعه

Telegram.me/kowsarr_bot


تلگرام بچه شیعه

Telegram.me/bacheshiye

با انتشار این پیام به دوستان خود،آنهارا در ثواب خود شریک کنید

چطوری ایمانمان را تقویت کنیم؟

پاسخ

در مورد راههای تقویت ایمان باید بگوییم راه حلی که بزرگان دین در این مقام ارائه داده‎اند، می‎تواند عامل مؤثری برای اصلاح و بازسازی اخلاق به حساب آید. علاّمه‎ طباطبایی(ره) می‎فرمایند: اصلاح اخلاق و هوا‎ی نفس و تحصیل ملکات فاضله، تنها و تنها یک راه دارد، آن هم عبارت است از: تکرار عمل صالح و مداومت بر آن. باید عمل نیک را آن قدر تکرار کرد و در موارد جزئی که پیش می‎آید آن را انجام داد تا رفته رفته اثرش در نفس پایدار شود و در صفحه‎ی دل نقش بندد و تبدیل به ملکه اخلاقی گردد. فردی که می‎خواهد در مقام اصلاح آداب و رفتار خویش برآید، توجه به آثار و نتایج اخروی می‎تواند تأثیر به سزایی در او داشته باشد. وقتی که خداوند اخلاق زشت را مذمت می‎کند و دارندگان چنین اخلاقی را تهدید به آتش دوزخ می‎نماید، قطعاً هر عاقلی عزم بر ترک و دوری آن را اختیار می‎کند. و یا وقتی که ذات حق، اخلاق پسندیده و نیکو را می‎ستاید، شخص بر انجام آن تحریص و تشویق می‎شود. علمای علم اخلاق، رعایت سه اصل کلی را در این زمینه توصیه می‎نمایند و هرگاه کسی بخواهد متخلّق به اخلاق الهی گردد و آن را در خویشتن خویش دوام و قوام بخشد، لازمه‎اش مراعات این سه اصل است: 1. مشارطه: در هنگام صبح، وقت برخاستن از خواب و شروع به کار، با نفس خویش شرط کند که از حدود و احکام الهی تخطّی نکند و گناه و معصیتی را مرتکب نشود و در حد توان خود خدمت به خلق نماید. 2. مراقبه: یعنی از شرطی که در ابتدای صبح با نفس خود بسته، محافظت و مراقبت نماید. او باید در طول روز با همان شرط ابتدایی زندگی کند؛ چون هر عقل سلیمی حکم می‎کند که تخلّف از شرط حرام است. پس همواره باید کشیک نفس را بکشد و مراقب باشد که از مسیر حق منحرف نشود. 3. محاسبه: در وقت خواب باید آنچه را که در روز انجام داده، محاسبه‎ی کامل نماید و اگر خیانتی از نفس او سر زده، فوراً توبه نمود، و نفس را تأدیب نماید که اصطلاحاً به این اصل، معاقبه و معاتبه هم گفته می‎شود؛ یعنی تعقیب نمودن و مورد عتاب قرار دادن نفس. همچنین اگر خطایی از او سر نزده است خدای تعالی را شکر کند و مواظب باشد که شاید در این خواب به او موهبت و عنایتی از جانب حق بشود. برای بسیاری از انبیا و اولیا، اولین بار در عالم خواب مکاشفاتی دست داده است. [میرزا جواد ملکی تبریزی، رساله‎ی لقاء الله، ص 65 به بعد] ضمنا شما را توصیه می کنیم با انسانهای نیک و متدین ارتباطات خود را بیشتر کنید. در محیط هایی مثل مسجد بیشتر رفت و آمد و توقف داشته باشید. با علمای صالح نشست و برخاست کنید و با مطالعه شرح حال عارفان دلسوخته و متشرع روح خود را تقویت کنید و استقامت ببخشید. در هر حال بر خدا توکل داشته باشید و همه چیز را تنها از او بخواهید. حتما دستگیر شما خواهد بود. قدر خود را بدانید و به همه مؤمنین، از جمله ما، دعا کنید. پیروز باشید.

موسسه ذکر_ قم. باستانی.


👈📎ﻟﻄﻔﺎ ﺑﺎ ﺍﺷﺘﺮﺍڪ ﮔﺬﺍﺭﮮ📌 ﺑـﮧ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭمطلب و  لینک صفحه ڪﻤڪ ڪﻨﯿﺪ.

🌺 پیج فرهنگی مذهبی بچه شیعه 🌺

http://line.me/ti/p/%40exu2771t

صفحه اینستاگرام

https://instagram.com/bacheshiye

ربات تلگرام بچه شیعه

Telegram.me/kowsarr_bot

با انتشار این پیام به دوستان خود،آنهارا در ثواب خود شریک کنید

پیج فرهنگی مذهبی بچه شیعه

http://line.me/ti/p/%40exu2771t


( پیج مذهبی بچه شیعه -شامل حدیث - روایت - احکام - دعا و نیایش -پاسخگویی به شبهات و.. )

http://line.me/ti/p/%40exu2771t


فناوری. 

http://line.me/ti/p/%40jsu8756e


امام زمانی ها

http://line.me/ti/p/%40fat2967q


حدیث روز

http://line.me/ti/p/%40smu0778b


حجاب

http://line.me/ti/p/~@MZQ2136V


بسوی ظهور

http://line.me/ti/p/%40gps4871q


پیج احکام

 http://line.me/ti/p/%40oyb1912a


پیج فرهنگی مذهبی بچه شیعه 

http://line.me/ti/p/%40exu2771t




👈📎ﻟﻄﻔﺎ ﺑﺎ ﺍﺷﺘﺮﺍڪ ﮔﺬﺍﺭﮮ📌 ﺑـﮧ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭمطلب و  لینک صفحه ڪﻤڪ ڪﻨﯿﺪ.

🌺 پیج فرهنگی مذهبی بچه شیعه 🌺

http://line.me/ti/p/%40exu2771t

صفحه اینستاگرام

https://instagram.com/bacheshiye

ربات تلگرام بچه شیعه

Telegram.me/kowsarr_bot

با انتشار این پیام به دوستان خود،آنهارا در ثواب خود شریک کنید


بسم الله الرحمن الرحیم


خطبه بدون‏«الف‏» حضرت علی (علیه السلام)

روزی امیر المؤمنین علی علیه السلام در کنار اصحابش نشسته بود،و یاران آن حضرت در مورد«خط‏»و«حروف‏»بحث می‏کردند،و به این نتیجه رسیدند که در میان حروف‏«الف‏»از همه بیشتر مورد استعمال قرار گرفته است،و صحبت کردن بدون بکارگیری آن بسیار مشکل و دشوار است، حضرت با شنیدن این صحبت‏ها بدون درنگ شروع به خطبه طولانی کرد که از نظرتان می‏گذرد:

«حمدت من عظمت منته،و سبغت نعمته،و سبقت غضبه رحمته،و تمت کلمته،و نفذت مشیعته،و بلغت قضیته،حمدته حمد مقر بربوبیته،متخضع لعبودیته،متنصل من خطیئته،متفرد بتوحید،مؤمل منه مغفرة تنجیه،یوم یشغل عن فصیلته و بنیه،و نستعینه و نسترشده و نستهدیه،و نؤمن به و نتوکل علیه،و شهدت له شهود مخلص مؤقن،و فردته تفرید مؤمن متیقن،و وحدته توحید عبد مذعن،لیس له شریک فی ملکه،و لم یکن له ولی فی صنعه،جل‏عن مشیر و وزیر،و عن عون معین و نصیر و نظیر،علم فستر،و بطن فخبر،و ملک فقهر،و عصی فغفر،و حکم فعدل،لم یزل و لم یزول،لیس کمثله شی‏ء،و هو بعد کل شی‏ء رب متعزر بعزته متمکن بقوته،متقدس بعلوه،متکبر بسموه،لیس یدرکه بصر،و لم یحط به نظر،قوی منیع بصیر سمیع،رئوف رحیم،عجز عن وصفه من یصفه،و ضل عن نعته من یعرفه.قرب فبعد،یجیب دعوة من یدعوه،و یرزقه و یحبوه ذو لطف خفی،و بطش قوی،و رحمة موسعة،و عقوبة موجعة،رحمته جنة عریضة مونقة،و عقوبته جحیم ممدودة موبقة.

و شهدت ببعث محمد رسوله،و عبده و صفیه،و نبیه و نجیه،و حبیبه و خلیله،بعثه فی خیر عصر،و حین فترة و کفر،رحمة لعبیده،و منة لمزیده،ختم به نبوته،و شید به حجته،فوعظ و نصح،و بلغ و کدح،رئوف بکل مؤمن،رحیم سخی،رضی ولی زکی،علیه رحمة و تسلیم،و برکة و تکریم،من رب غفور رحیم،قریب مجیب.

وصیتکم محشر من حضرنی بوصیة ربکم،و ذکرتکم بسنة نبیکم،فعلیکم برهبة تسکن قلوبکم،و خشیة تذری دموعکم،و تقیة تنجیکم قبل یوم تبلیکم و تذهلکم،یوم یفوز فیه من ثقل وزن حسنته،و خف وزن سیئته،و لتکن مسالتکم و تملقکم مسالة ذل و خضوع،و شکر و خشوع،بتوبة و تورع،و ندم و رجوع و لیغتنم کل مغتنم منکم صحته قبل سقمه،و شیبته قبل هرمه،وسعته قبل فقره،و فرغته قبل شغله،و حضره قبل سفره،قبل تکبر و تهرم و تسقم،یمله طبیبه،و یعرض عنه حبیبه،و ینقطع غمده،و یتغیر عقله،ثم قیل:هو موعوک،و جسمه منهوک،ثم جد فی نزع شدید،و حضره کل قریب و بعید،فشخص بصره،و طمح نظره،و رشح جبینه،و عطف عرینه،و سکن حنینه،و حزنته نفسه،و بکته عرسه،و حفر رمسه،و یتم منه ولده،و تفرق منه عدده،و قسم جمعه،و ذهب بصره و سمعه،و مدد و جرد،و عری و غسل،و نشف و سجی،و بسط له و هیی‏ء،و نشر علیه کفنه و شد منه ذقنه،و قمص و عمم،و ودع و سلم،و حمل فوق سریر،و صلی علیه بتکبیر،و نقل من دور مزخرفة،و قصور مشیدة،و حجر منجدة،و جعل فی ضریح ملحود و ضیق مرصود،بلبن منضود،مسقف بجلمود،و هیل علیه حفره،و حثی علیه مدره،و تحقق حذره،و نسی خبره،و رجع عنه ولیه و صفیه،و ندیمه و نسیبه،و تبدل به قرینه و حبیبه،فهو حشو قبر،و رهین قفر،یسعی بجسمه دود قبره،و یسیل صدیده من منخره،یسحق تربة لحمه،و ینشف دمه،و یرم عظمه حتی یوم حشره،فنشر من قبره حین ینفخ فی صور،و یدعی بحشر و نشور.فثم بعثرت قبور،و حصلت‏سریرة صدور،و جی‏ء بکل نبی و صدیق و شهید،و توحد للفصل قدیر بعبده خبیر بصیر فکم من زفرة تضنیه و حسرة تنضیه،فی موقف مهول،و مشهد جلیل،بین یدی ملک عظیم،و بکل صغیر و کبیر علیم فحینئذ یلجمه عرقه،و یحصره قلقه،عبرته غیر مرحومة،و صرخته غیر مسموعة،و حجته غیر مقبولة،زالت جریدته،و نشرت صحیفته،نظر فی سوء عمله،و شهدت علیه عینه بنظره،و یده ببطشه،و رجله بخطوه و فرجه بلمسه،و جلده بمسه،فسلسل جیده،و غلت‏یده،و سیق فسحب وحده فورد جهنم بکرب و شدة،فظل یعذب فی جحیم،و یسقی شربة من حمیم،تشوی وجهه،و تسلخ جلده یضربه ملک بمقمع من حدید،و یعود جلده بعد نضجه کجلد جدید،یستغیث فتعرض عنه خزنة جهنم،و یستصرخ فیلبث‏حقبة یندم،نعوذ برب قدیر،من شر کل مصیر،و نساله عفو من رضی عنه،و مغفرة من قبله،فهو ولی مسالتی،و منجح طلبتی،فمن زحزح عن تعذیب ربه جعل فی جنته بقربه،و خلد فی قصور مشیدة، و ملک بحور عین و حفدة،و طیف علیه بکئوس،و سکن حظیرة قدس،و تقلب فی نعیم،و سقی من تسنیم،و شرب من عین سلسبیل،و مزج له بزنجبیل،مختم بمسک و عبیر،مستدیم للملک،مستشعر للسرور،یشرب من خمور،فی روض مغدق،لیس یصدع من شربه،و لیس ینزف.

هذه منزلة من خشی ربه،و حذر نفسه معصیته،و تلک عقوبة من جحد مشیئته،و سولت له نفسه معصیته،و هو قول فصل،و حکم عدل،و خبر قصص قص،و وعظ نص،«تنزیل من حکیم حمید»نزل به روح قدس مبین،علی قلب نبی مهتد رشید،صلت علیه رسل سفرة مکرمون بررة،عذت برب علیم، رحیم کریم،من شر کل عدو لعین رجیم فلیتضرع متضرعکم،و لیبتهل مبتهلکم،و لیستغفر کل مربوب منکم لی و لکم و حسبی ربی وحده. (1)


---------------------------------------------------------------------------

1) شرح ابن ابی الحدید ج 19 ص 140 تا ص 143،نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغه ج 1 ص 87 خ 20،کنز العمال ج 16 ص 208 تا ص 213 ش 44234،سفینة البحار ج 1 ص 397 با نقل از ج 9 بحار الانوار چاپ قدیم،تاریخ عماد زاده ص 436 جلد امیر المؤمنین (ع)
 
 


👈📎ﻟﻄﻔﺎ ﺑﺎ ﺍﺷﺘﺮﺍڪ ﮔﺬﺍﺭﮮ📌 ﺑـﮧ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭمطلب و  لینک صفحه ڪﻤڪ ڪﻨﯿﺪ.

🌺 پیج فرهنگی مذهبی بچه شیعه 🌺

http://line.me/ti/p/%40exu2771t

صفحه اینستاگرام

https://instagram.com/bacheshiye

ربات تلگرام بچه شیعه

Telegram.me/kowsarr_bot

با انتشار این پیام به دوستان خود،آنهارا در ثواب خود شریک کنید


«خطبه بی نقطه» حضرت امیرالمؤمنین علیّ ابن ابیطالب(علیه السّلام) [نسخه کامل]:

*تذکّر: نقطه‏ هایى که روى‏ “هاء” گِرد (ة‏) میآید، چون در حال “وقف‏”  خوانده نمیشود، لذا حرف نقطه ‏دار محسوب نمیگردد.

این خطبه (که مانند خطبه بدون الف، معجزه ادبی آن حضرت است) از مراتب علمى و فکرى مولاى متقیان حکایت دارد، که بدون درنگ و تأمّل، پس از صحبت اصحاب به ایراد آن پرداخته، و در مورد توحید و نُبُوّت و صفات الهى، و سنت و سیره رسول خدا (صلَّى الله علیه وآله) میباشد، و مردم را به تبعیّت از آنحضرت، و خوداندیشی و خودسازى دعوت میفرماید:

 

«الْحَمْدُ للَّهِ أَهْلِ الْحَمْدِ وَ مَأْوَاهُ، وَ لَهُ أَوْکَدُ الْحَمْدِ وَ أَحْلَاهُ، وَ أسعَدُ الْحَمْدِ وَ أَسْرَاهُ، وَ أَطْهَرُ الْحَمْدِ وَ أَسْمَاهُ، وَ أَکْرَمُ الْحَمْدِ وَ أَوْلَاهُ. الْوَاحِدِ الأَحَدِ الصَّمَدِ، لَا وَالِدَ لَهُ وَ لَا وَلَدَ. سَلَّطَ الْمُلُوکَ وَ أَعْدَاهَا، وَ أَهْلَکَ الْعُدَاةَ وَ أَدْحَاهَا. وَ أَوْصَلَ الْمَکَارِمَ وَ أَسْرَاهَا. وَ سَمَکَ السَّمَاءَ وَ عَلَّاهَا، وَ سَطَحَ الْمِهَادَ وَ طَحَاهَا، وَ وَطَّدَهَا وَ دَحَاهَا، وَ مَدَّهَا وَ سَوَّاهَا، وَ مَهَّدَهَا وَ وَطَّاهَا، وَ أَعْطَاکُمْ مَاءَهَا وَ مَرْعَاهَا، وَ أَحْکَمَ عَدَّ الأُمَمِ وَ أَحْصَاهَا، وَ عَدَّلَ الأَعْلَامَ وَ أَرْسَاهَا. الإلَهُ الأَوَّلُ لَا مُعَادِلَ لَهُ، وَ لَا رَادَّ لِحُکْمِهِ. لَا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ السَّلامُ، الْمُصَوِّرُ الْعَلّامُ، الْحَاکِمُ الْوَدُودُ، الْمُطَهِّرُ الطَّاهِرُ، الْمَحْمُودُ أَمْرُهُ، الْمَعْمُورُ حَرَمُهُ، الْمَأْمُولُ کَرَمُهُ.

عَلَّمَکُمْ کَلَامَهُ، وَ أَرَاکُمْ أَعْلَامَهُ، وَ حَصَّلَ لَکُمْ أَحْکَامَهُ، وَ حَلَّلَ حَلَالَهُ، وَ حَرَّمَ حَرَامَهُ.

وَ حَمَّلَ مُحَمَّداً الرِّسَالَة َ، رَسُولَهُ الْمُکَرَّمَ، الْمُسَوَّدَ الْمُسَدَّدَ، الطّـُهْرَ الْمُطَهَّرَ. أَسْعَدَ اللَّهُ الأُمَّةَ لِعُلُوِّ مَحَلِّهِ، وَ سُمُوِّ سُؤْدَدِهِ، وَ سَدَادِ أَمْرِهِ، وَ کَمَالِ مُرَادِهِ. أَطْهَرُ وُلْدِ آدَمَ مَوْلُوداً، وَ أَسْطَعُهُمْ سُعُوداً، وَ أَطْوَلُهُمْ عَمُوداً، وَ أَرْوَاهُمْ عُوداً، وَ أَصَحُّهُمْ عُهُوداً، وَ أَکْرَمُهُمْ مُرْداً وَ کُهُولاً.

صَلاةُ اللَّهِ لَهُ وَ لِآلِهِ الأَطْهَارِ، مُسَلَّمَةً وَ مُکَرَّرَةً مَعْدُودَةً، وَ لِآلِ وُدِّهِمُ الْکِرَامِ مُحَصَّلَةً مْرَدَّدَةً، مَا دَامَ لِلسَّمَاءِ أَمْرٌ مَرْسُومٌ، وَ حَدُّ مَعْلُومٌ.

أَرْسَلَهُ رَحْمَةً لَکُمْ، وَ طَهَارَةً لأَعْمَالِکُمْ، وَ هُدُوءَ دَارِکُمْ، وَ دُحُورَ عَارِکُمْ، وَ صَلَاحَ أَحْوَالِکُمْ، وَ طَاعَةً للَّهِ وَ رُسُلِهِ، وَ عِصْمَةً لَکُمْ وَ رَحْمَةً.

إِسْمَعُوا لَهُ، وَ رَاعُوا أَمْرَهُ، وَ حَلِّلُوا مَا حَلَّلَ، وَ حَرِّمُوا مَا حَرَّمَ.

وَ اعْمَدُوا - رَحِمَکُمُ اللَّهُ - لِدَوَامِ الْعَمَلِ، وَ ادْحَرُوا الْحِرْصَ وَ اعْدِمُوا الْکَسَلَ. وَ ادْرُوا السَّلَامَةَ، وَ حِرَاسَةَ الْمُلْکِ وَ رَوْعَهَا، وَ هَلَعَ الصّدُورِ وَ حُلُولَ کَلِّهَا وَ هَمِّهَا.

هَلَکَ - وَ اللَّهِ - أَهْلُ الإِصْرَارِ، وَ مَا وَلَدَ وَالِدٌ لِلإِسْرَارِ. کَمْ مُؤَمِّلٍ أَمَّلَ مَا أَهْلَکَهُ! وَ کَمْ مَالٍ وَ سِلَاحٍ أُعِدَّ صَارَ لِلأَعْدَاءِ عَدّ ُهُ وَ عَمَدُهُ!

اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ وَ دَوَامُهُ، وَ الْمُلْکُ وَ کَمَالُهُ. لَا إِلهَ إِلَّا هُوَ، وَسِعَ کُلَّ حِلْمٍ حِلْمُهُ، وَ سَدَّدَ کُلَّ حُکْمٍ حُکْمُهُ، وَ حَدَرَ کُلَّ عِلْمٍ عِلْمُهُ.

عَصَمَکُمْ وَ لَوَّاکُمْ، وَ دَوَامَ السَّلَامَةِ أَوْلَاکُمْ، وَ لِلطَّاعَةِ سَدَّدَکُمْ، وَ لِلإِسْلَامِ هَدَاکُمْ، وَ رَحِمَکُمْ وَ سَمِعَ دُعَاءَکُمْ، وَ طَهَّرَ أَعْمَالَکُمْ، وَ أَصْلَحَ أَحْوَالَکُمْ.

وَ أَسْأَلُهُ لَکُمْ دَوَامَ السَّلَامَةِ، وَ کَمَالَ السَّعَادَةِ، وَ الآلَاءَ الدَّارَّةِ، وَ الأَحْوَالَ السَّارَّةِ؛

وَ الْحَمْدُ للَّهِ وَحْدَهُ ».

 

ترجمۀ خطبۀ بدون نقطه:

«ستایش مخصوص خدایی است که سزاوار ستایش و جایگاه لایق آن است. از برای اوست رساترین ستایش و شیرین ترین آن، و سعادتمندانه ترین ستایش و سخاوت بارترین (و شریف ترین) آن، و پاک ترین ستایش و بلند ترین آن، و ممتازترین ستایش و سزاوارترین آن. یگانه و یکتای بی نیاز(ی که همه نیازمندان و گرفتاران آهنگ او نمایند). نه پدری دارد و نه فرزندی. شاهان را (به حکمت و آزمون خود، بر مردم) مسلّط ساخت وبه تاختن واداشت. و ستمکاران (و متجاوزان) را هلاکت نمود و کنارشان افکند. و سجایای بلند را (به خلایق) رسانید و شرافت بخشید. و آسمان را بالا برد و بلند گردانید، بستر زمین را گشود و گسترش داد، و محکم نمود و گسترده ساخت، و آن را امتداد داد و هموار کرد و(برای زندگی) آماده ومهیّا فرمود، و آب و مرتعش را به شما ارزانی داشت و تعداد اقوام را (برای زندگی در آن) به درستی (و حکمت) مقرّر فرمود و بر شمار (یکایک) آنان احاطه یافت، و نشانه های بلند (هدایت) مقرّر فرمود و آنها را بر افراشته و استوار ساخت. معبود نخستین که نه او را هم طرازی است و نه حکمش را مانعی. خدایی نیست جز او، که پادشاه است و سلام (مایه سلامت)، و صورتگر دانا، فرمانروای مهربان، و پاک و بی آلایش است. فرمانش ستوده است و حریمش آباد (به توجّه پرستندگان و نیازمندان) است و سخایش مورد امید.

کلامش (قرآن) را به شما آموخت و نشانه هایش را به شما نمایاند. و احکامش را برایتان دست یافتنی نمود. آنچه روا بود، حلال کرد؛ و آنچه ناروا بود، حرام نمود.

بار رسالت را بر دوش حضرت محمّد(صلّی الله علیه و آله) افکند، (همان) رسول گرامی که بدو سروری و درستی (در گفتار و کردار و رفتار) ارزانی شده، پاک و پیراسته است. خداوند این امّت را  به خاطر برتریِ مقام و بلندیِ شرف و استواری دین او و کامل بودنِ آرمانش سعادت بخشید. او بی آلایش ترین فردِ از آدمیان درهنگامه ولادت، و فروزنده ترین ستاره خوشبختی و سعادت است. او بلند پایه ترین آنان (در نیاکان) است، و زیباترین آنها در (نسل و) شاخسار، و درست پیمان ترین، و کریم ترین آنان در نوجوانی و بزرگسالی است.

درود خداوند ازآن او و خاندان پاکش باد، درودی خالص و پی درپی و مکرّر (برای خود آنان) و برای خاندان بزرگوار و دوست داشتنی آنان، درودی ماندگار و پیوسته (برای همیشه)، تا وقتی که برای آسمان حکمی مرقوم است و نقش و میزانی مقرّر.

او را فرستاد تا برایتان رحمتی باشد و مایه پاکیزگی اعمالتان و آرامش سرای (زندگی) شما و برطرف شدن نقاط ننگ (وشرم آور کارها)تان، و تا مایه صلاح حالتان، و اطاعت شما از خدا و رسولانش، و موجب حفظ شما و رحمتی (بس بزرگ و فراگیر) باشد.

از او فرمان برید؛ و بر دستورش مواظبت ورزید؛ آنچه را حلال دانست، حلال بدانید؛ و آنچه را حرام داشت حرام بشمارید.

خدایتان رحمت کند! آهنگ کوششی پیوسته نمایید و آزمندی را از خود برانید و تنبلی را وا نهید. رسم سلامت و حفظ حاکمیّت و بالندگی آن را، و آنچه را که موجب دغدغه سینه ها (و تشویش دلها) و روی آوردن درماندگی و پریشانی به آنهاست، بشناسید.

بخدا قسم، هلاک گشتند انسانهایی که اهل حرص و اصرار (بر خواسته های دنیوی و غریزی خود) هستند، و هیچ پدری فرزندی نیاورد که بتواند آنرا پنهان سازد (یعنی: همانگونه، هیچکس نمی تواند نتایج و عواقب کارهای خود را پنهان سازد). چه بسیار آرزومندی که در آرزوی چیزی بسر میبرد که مایه هلاک و نابودی اوست! و چه بسیار مال و سلاحی که (به خیال شخص، برای خودش) آماده گشته، ولی شمارش (آن مال موروثی) و نیروی (ضربت) عمودها(ی آن سلاح بازمانده) نصیب دشمن انسان (پس از مرگ او) میشود!

بارخدایا، سپاس همیشگی ترا، و پادشاهی کامل ازآن تو. تو آن خدایی که بجز او خدایی نیست، بردباری او وسیع تر از هر بردباری دیگری است (و گویی همه را در بر گرفته)، وحکم وفرمان اوست که هر حکم  وفرمان دیگر را استحکام و راستی بخشیده، و دانش اوست که هر دانش دیگر را پایین (و زیرمجموعه) خود قرار داده است.

خدا شما را از خطاکاری حفظ کند و از گناهان روگردان سازد، و سلامتی همیشگی بشما ارزانی دارد، و شما را در راه طاعتش استوار و راستین گرداند، و بسوی اطاعت از دستورات اسلام هدایت فرماید، و مورد رحمت خویش قرار دهد، و دعایتان را بشنود (و اجابت فرماید)، و اعمالتان را پاکیزه سازد، و احوالتان را نیکو گرداند.

و (باز) از او میخواهم که سلامتی (دین و دنیای) شما را جاوید بدارد، و سعادتمندی شما را به کمال برساند، و نعمتهای خویش را بر شما پی در پی نثار کند، و حالات شما را (در زندگانی) مایه شادمانی قرار دهد. و ستایش، تنها سزاوار خداوند است».

 

* منابع تحقیق و تطبیق (خطبۀ بدون نقطه):

نهج السّعادة (در تکمیل و استدراک نهج البلاغه)، محمد باقر محمودی، چاپ 1418ق: ج1/ص109-111، به نقل از کتاب “مجموعة ادبیّة”، محمد بن عبد القاهر بن المَوصِلیّ الشَّهرزُوری؛ نیز: کتاب “دو شاهکار علوی”، محمد احسانی فر لنگرودی؛ و کتاب “تمامُ نهجِ البلاغة”، سید صادق موسوی، چاپ 1418ق: ص335و336. تحقیق، تطبیق متن و تصحیح ترجمه، از سید احمد سجادی، 21 رمضان 1434ق/ مرداد1392.




👈📎ﻟﻄﻔﺎ ﺑﺎ ﺍﺷﺘﺮﺍڪ ﮔﺬﺍﺭﮮ📌 ﺑـﮧ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭمطلب و  لینک صفحه ڪﻤڪ ڪﻨﯿﺪ.

🌺 پیج فرهنگی مذهبی بچه شیعه 🌺

http://line.me/ti/p/%40exu2771t

صفحه اینستاگرام

https://instagram.com/bacheshiye

ربات تلگرام بچه شیعه

Telegram.me/kowsarr_bot

با انتشار این پیام به دوستان خود،آنهارا در ثواب خود شریک کنید


«بسمِ اللهِ الرّحمنِ الرّحیمِ»

«خطبه بی الف» حضرت امیرالمؤمنین علیّ ابن ابیطالب(علیه السّلام) [نسخه کامل]:

این خطبۀ شریفه، که از معجزات آن حضرت در فنّ بلاغت و فصاحت و ادب عربیّت است، و مشتمِل بر مبانی معنوی بس بلند و معانی دلنواز بس ارزشمند است، در برخی از کتب قدماء، از آنجمله در کتاب گرانسنگ “جُنَّةُ الأمانِ ‏الواقِیَةُ وَ جَنَّةُ الإیمانِ ‏الباقِیَةُ” (یعنی: سپر محافظ و امان، و بهشت جاودان ایمان) (صفحات 742- 744) روایت شده است. این کتاب، معروف به “مصباح کفعمی” و مؤلف آن: شیخ تقىّ الدین ابراهیم بن علىّ کَفعَمى (رِضوانُ اللهِ عَلَیه) است (840 - 905 هجرى قمری) و در باب ادعیه و زیارات میباشد. کفعمی کتاب مصباح را بعد از کتاب معروف دیگرش “البلد الأمین” نوشته و در حقیقت، مصباح، منتخب و خلاصه اى از بلدالامین است.

علامه مجلسی (اَعلَی اللهُ مَقامَه) نیز در بِحارالانوار، این خطبه را روایت نموده؛ ولی اختلافاتی با آنچه کفعمی و دیگران روایت کرده اند، دارد؛ و حقیر (سید احمد سجادی) به ناچار، در مواضع اختلاف، آنچه را که با قواعد عربیّت و موازین فصاحت و بلاغت، سازگارتر بوده، ترجیح دادم، و اصل و مبنا را بر بحارالانوار علامه مجلسی(ره) نهادم، و مواضع ترجیح نقل کفعمی(ره) یا دیگران را در [قلاب] آوردم. پس مجلسی چنین گوید:

 

وَ نُقِلَ أَنَّ جَمَاعَةً حَضَرُوا لَدَیْهِ وَ تَذَاکَرُوا فَضْلَ الْخَطِّ وَ مَا فِیهِ. فَقَالُوا:

“لَیْسَ فِی الْکَلَامِ أَکْثَرُ مِنَ الْأَلِفِ وَ یَتَعَذَّرُ النُّطْقُ بِدُونِهَا!”

فَقَالَ لَهُمْ فِی الْحَالِ هَذِهِ الْخُطْبَةَ مِنْ غَیْرِ سَابقِ فِکْرَةٍ وَ لَا تَقَدّمِ رَوِیَّةٍ وَ سَرَدَهَا وَ لَیْسَ فِیهَا أَلِفٌ:

 

یعنی: نقل شده که گروهى در محضر امیرالمؤمنین(ع) حاضر شدند؛ سخن از برترى خط بمیان آمد و از آنچه که در خط است. پس گفتند:

“در کلمات، حرفى از الف‏ بیشتر نیست و بدون‏ الف‏ نمیشود سخن گفت!”

سپس حضرت همان ساعت این خطبه‏ (بدون الف) را بدون‏ فکر و سابقه‏ اى ایراد فرمود و در متن عربی این خطبه‏ الف وجود ندارد:

 

«حَمِدْتُ مَنْ عَظُمَتْ مِنَّتُهُ وَ سَبَغَتْ نِعْمَتُهُ وَ تَمَّتْ کَلِمَتُهُ وَ نـَفـَذ َتْ مَشِیَّتُهُ وَ بَلَغَتْ حُجَّتُهُ وَ عَدَلـَتْ قَضِیَّتُهُ وَ سَبَقَتْ غَضَبَهُ رَحْمَتُهُ.

حَمِدْتُهُ حَمْدَ مُقِرٍّ بِرُبُوبِیَّتِهِ مُتَخَضِّعٍ لِعُبُودِیَّتِهِ مُتَنَصِّلٍ مِنْ خَطِیئَتِهِ مُعْتَرِفٍ بِتَوْحِیدِهِ مُسْتَعِیذٍ مِنْ وَعِیدِهِ مُؤَمِّلٍ مِنْ رَبِّهِ مَغْفِرَةً تُنْجِیهِ یَوْمَ یَشْغَلُ کُلّ ٌ عَنْ فَصِیلَتِهِ وَ بَنِیهِ.

وَ نَسْتَعِینُهُ وَ نَسْتَرْشِدُهُ وَ نُؤْمِنُ بِهِ وَ نَتَوَکَّلُ عَلَیْهِ.

وَ شَهـِدْتُ لَهُ شُهُودَ عَبْدٍ مُخْلِصٍ مُوقِنٍ وَ فَرَّدْتُهُ تَفْرِیدَ مُؤْمِنٍ مُتَیَقـِّنٍ وَ وَحَّدْتُهُ تَوْحِیدَ عَبْدٍ مُذعِنٍ.

لَیْسَ لَهُ شَرِیکٌ فِی مُلْکِهِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیّ ٌ فِی صُنْعِهِ.

جَلَّ عَنْ مُشِیرٍ وَ وَزِیرٍ [وَ تَنَزَّهَ عَن مِثل ٍ] وَ عَوْنٍ وَ مُعِینٍ وَ نَظِیرٍ.

عَلِمَ فَسَتَرَ وَ بَطَنَ فَخَبَرَ وَ مَلَکَ فَقَهَرَ وَ عُصِیَ فَغَفَرَ وَ عُبِدَ فَشَکَرَ وَ حَکَمَ فَعَدَلَ وَ تَکَرَّمَ وَ تَفَضَّلَ لَنْ یَزُولَ وَ لَمْ یَزَلْ،‏ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ وَ هُوَ قَبْلَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ بَعْدَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ.

رَبّ ٌ مُتَفَرِّدٌ بِعِزَّتِهِ مُتَمَکِّنٌ بقوَّتِهِ مُتَقَدِّسٌ بعُلُوِّهِ مُتَکَبِّرٌ بسُمُوِّهِ، لَیْسَ یُدْرِکُهُ بَصَرٌ وَ لَمْ یُحِطْ بِهِ نَظَرٌ، قَوِیٌّ مَنِیعٌ بَصِیرٌ سَمِیعٌ‏ [عَلِىّ ٌ حَکیمٌ] رَؤوفٌ رَحِیمٌ [عزیزٌ علیمٌ]، عَجَزَ عَنْ وَصْفِهِ مَنْ وَصَفَهُ وَ ضَلَّ عَنْ نَعْتِهِ مَنْ عَرَّفـَهُ.

قَرُبَ فَبَعُدَ وَ بَعُدَ فَقَرُبَ یُجِیبُ دَعْوَةَ مَنْ یَدْعُوهُ وَ یَرْزُقُهُ وَ یَحْبُوهُ ذُو لُطْفٍ خَفِیٍّ وَ بَطْشٍ قَوِیٍّ وَ رَحْمَةٍ مُوسَِعَةٍ وَ عُقُوبَةٍ مُوجِعَةٍ.

رَحْمَتُهُ جَنَّةٌ عَرِیضَةٌ مُونِقَةٌ وَ عُقُوبَتُهُ جَحِیمٌ مَمْدُودَةٌ مُوبِقَةٌ.

وَ شَهـِدْتُ ببَعْثِ مُحَمَّدٍ عَبْدِهِ وَ رَسُولِهِ وَ نَبِیِّهِ وَ صَفِیِّهِ وَ حَبِیبِهِ وَ خَلِیلِهِ، بَعَثـَهُ فِی خَیْرِ عَصْرٍ وَ حِینَ فـَترَةٍ وَ کُفْرٍ، رَحْمَة ً لِعَبِیدِهِ وَ مِنَّة ً لِمَزِیدِهِ.

خُتِمَ بِهِ نُبُوَّتـُهُ وَ وَضَحَتْ بِهِ حُجَّتُهُ فَوَعَظَ وَ نَصَحَ وَ بَلَّغَ وَ کَدَحَ.

رَؤوفٌ‏ بِکُلِّ مُؤْمِنٍ، رَحِیمٌ سَخِیٌّ رَضِیٌّ وَلِیٌّ زَکِیٌّ. عَلَیْهِ رَحْمَةٌ وَ تَسْلِیمٌ وَ بَرَکَةٌ وَ تَعْظِیمٌ وَ تَکْرِیمٌ مِنْ رَبٍّ غَفُورٍ رَحِیمٍ قَرِیبٍ مُجِیبٍ حَلِیمٍ.

وَصَّیْتُکُمْ مَعْشَرَ مَنْ حَضَرَ، بوَصِیَّةِ رَبِّکُمْ، وَ ذَکَّرْتُکُمْ بسُنَّة ِ نَبِیِّکُمْ.

فَعَلَیْکُمْ برَهْبَةٍ تُسَکِّنُ قُلُوبَکُمْ وَ خَشْیَةٍ تُذرِی دُمُوعَکُمْ وَ تَقِیَّةٍ تُنْجِیکُمْ قَبْلَ یَوْمٍ یُذهِلُکُمْ وَ یَبْتَلِیکُمْ، یَوْمَ یَفُوزُ فِیهِ مَنْ ثـَقـُلَ وَزْنُ حَسَنَتِهِ وَ خَفَّ وَزْنُ سَیِّئَتِهِ.

وَ [لْتَکُن مَسألَتُکُم] مَسْأَلَةَ ذ ُلٍّ وَ خُضُوعٍ، وَ تَمَلّـُقٍ [و شُکرٍ] وَ خُشُوعٍ، وَ تَوْبَةٍ وَ نُزُوعٍ، [و نـَدَمٍ و رُجوعٍ].

وَ لْیَغْتَنِمْ کُلّ ٌمِنْکُمْ صِحَّتَهُ قَبْلَ سُقْمِهِ، وَ شَیْبَتَهُ قَبْلَ هَرَمِهِ، وَ سَعَتَهُ قَبْلَ فَقرِهِ،‏ وَ فَرْغَتَهُ قَبْلَ شُغُلِهِ، وَ حَضَرَهُ قَبْلَ سَفَرِهِ، وَ حَیَاتَهُ قَبْلَ مَوْتِهِ، قَبْلَ یَهِنَ وَ یَهْرَمَ، وَ یَمْرَضَ وَ یَسْقَمَ، وَ یُمِلَّهُ طَبِیبُهُ وَ یُعْرِضَ عَنْهُ حَبِیبُهُ، وَ یَنْقَطِعَ عُمُرُهُ وَ یَتَغَیَّرَ عَقْلُهُ، ثُمَّ قِیلَ: “هُوَ مَوْعُوکٌ وَ جِسْمُهُ مَنْهُوکٌ!”، ثُمَّ جَدَّ فِی نَزْعٍ شَدِیدٍ، وَحَضَرَهُ کُلُّ قَرِیبٍ وَ بَعِیدٍ، فَشَخَصَ بِبَصَرِهِ وَ طَمَحَ بِنَظَرِهِ، وَ رَشَحَ جَبِینُهُ وَ سَکَنَ حَنینُهُ، وَ جَدَبَتْ نَفْسُهُ، وَ بَکَتْ عِرْسُهُ وَ حَضَرَ رَمْسُهُ، وَ یَتِمَ مِنْهُ وَلَدُهُ وَ تَفَرَّقَ عَنْهُ عَدَدُهُ، وَ فُصِمَ جَمْعُهُ وَ ذَهَبَ بَصَرُهُ وَ سَمْعُهُ، وَ جُرِّدَ وَ غُسِّلَ وَ عُرِیَ، وَ نُشِّفَ وَ سُجِّیَ، وَ بُسِطَ لَهُ وَ هُیِّئَ، وَ نُشِرَ عَلَیْهِ کَفَنُهُ‏ وَ شُدَّ مِنْهُ ذَقَنُهُ، [وَ قُمِّصَ و عُمِّمَ، وَ لـُفَّ و وُدِّعَ وَ سُلـِّمَ]؛

وَ حُمِلَ فَوْقَ سَرِیرٍ، وَ صُلِّیَ عَلَیْهِ بِتَکْبِیرٍ، بِغَیْرِ سُجُودٍ وَ تَعْفِیرٍ، وَ نُقِلَ مِنْ دُورٍ مُزَخْرَفَةٍ وَ قُصُورٍ مُشَیَّدَةٍ وَ فُرُشٍ مُنَجَّدَةٍ وَ حُجَرٍ مُنَضَّدَةٍ، فَجُعِلَ فِی ضَرِیحٍ مَلْحُودٍ، ضَیِّقٍ مَرْصُودٍ، بِلَبِنٍ مَنْضُودٍ، مُسَقَّفٍ بِجُلْمُودٍ!

وَ هِیلَ عَلَیْهِ [حَفَرُهُ] وَ حُثِیَ [عَلَیهِ] مَدَرُهُ وَ تَحَقَّقَ حَذَرُهُ وَ نُسِیَ خَبَرُهُ، وَ رَجَعَ عَنْهُ وَلِیُّهُ وَ نَدِیمُهُ، وَ نَسِیبُهُ وَ حَمِیمُهُ، وَ تَبَدَّلَ بِهِ قَرِینُهُ وَ حَبِیبُهُ، فَهُوَ حَشْوُ قَبْرٍ وَ رَهِینُ [قَفرٍ]! یَدِبُّ فِی جِسْمِهِ دُودُ قَبْرِهِ وَ یَسِیلُ صَدِیدُهُ مِنْ‏ مَنْخَِرِهِ، وَ تَسْحَقُ تُرْبَتُهُ لَحْمَهُ، وَ یُنْشَفُ دَمُهُ وَ یُرَمُّ عَظْمُهُ، حَتَّى یَوْمِ حَشْرِهِ، [فَیُنْشَرُ] مِنْ قَبْرِهِ، وَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ، وَ یُدْعَىٰ لِحَشْرٍ وَ نُشُورٍ، فَثَمَّ بُعْثِرَتْ قُبُورٌ، وَ حُصِّلَتْ سَرِیرَةٌ فِی صُدُورٍ؛

وَ جِی‏ءَ بِکُلِّ نَبِیٍّ وَ صِدِّیقٍ، وَ شَهِیدٍ وَ مِنْطِیقٍ، وَ [تَوَلـَّیٰ] لِفَصْلِ حُکْمِهِ [رَبٌّ] قَدِیرٌ، بِعَبْدِهِ خَبِیرٌ بَصِیرٌ؛ فَکَمْ [مِن] زَفرَةٍ تُضنیهِ وَ حَسْرَةٍ تُنضیهِ‏، فِی مَوْقِفٍ مَهِیلٍ [عَظیمٍ]، وَ مَشْهَدٍ جَلِیلٍ [جَسیمٍ]، بَیْنَ یَدَیْ مَلِکٍ [کَریمٍ]، بِکُلِّ صَغِیرَةٍ وَ کَبِیرَةٍ عَلِیمٍ؛

فَحِینَئِذٍ یُلْجِمُهُ عَرَقُهُ وَ [یَحفِزُهُ] قَلَقُهُ، فَعَبْرَتُهُ غَیْرُ مَرْحُومَةٍ وَ صَرْخَتُهُ غَیْرُ مَسْمُوعَةٍ [وَ حُجَّتـُهُ غَیرُ مَقبُولَةٍ]، وَ بَرَزَتْ صَحِیفَتُهُ وَ تَبَیَّنَتْ جَرِیرَتُهُ، [وَ نَطَقَ کُلُّ عُضوٍ مِنهُ] بِسُوءِ عَمَلِهِ‏، وَ شَهِدَتْ عَیْنُهُ بِنَظَرِهِ، وَ یَدُهُ بِبَطْشِهِ، وَ رِجْلُهُ بِخَطْوِهِ، وَ جِلْدُهُ بِلَمْسِهِ وَ فَرْجُهُ بِمَسِّهِ؛

وَ یُهَدِّدُهُ مُنْکَرٌ وَ نَکِیرٌ، وَ کُشِفَ [عَنهُ] حَیْثُ یَصِیرُ، فَسُلْسِلَ جِیدُهُ وَ غُلَّتْ یَدُهُ، فَسِیقَ یُسْحَبُ وَحْدَهُ، فَوَرَدَ جَهَنَّمَ [بِکَربٍ] شَدِیدٍ، وَ ظَلَّ یُعَذَّبُ فِی جَحِیمٍ، وَ یُسْقَى شَرْبَةً مِنْ حَمِیمٍ، تَشْوِی وَجْهَهُ وَ تَسْلَخُ جِلْدَهُ‏، [یَضرِبُهُ زَبینـَتـُهُ بِمِقمَعٍ مِن حَدیدٍ، یَعُودُ جِلدُهُ بَعدَ نَضجِهِ بِجِلدٍ جَدیدٍ]، یَسْتَغِیثُ فَیُعْرِضُ عَنْهُ خَزَنَةُ جَهَنَّمَ، وَ یَسْتَصْرِخُ فَیَلْبَثُ حُقْبَهُ بِنَدَمٍ؛

نَعُوذُ بِرَبٍّ قَدِیرٍ مِنْ شَرِّ کُلِّ مَصِیرٍ، وَ نَسْأَلُهُ عَفْوَ مَنْ رَضِیَ عَنْهُ، وَ مَغْفِرَةَ مَنْ قَبِلَ مِنْهُ؛ فَهُوَ وَلِیُّ مَسْأَلَتِی وَ مُنْجِحُ طَلِبَتِی؛

فَمَنْ زُحْزِحَ عَنْ تَعْذِیبِ رَبِّهِ جُعِلَ فِی جَنَّتِهِ بِقُرْبِهِ، وَ خُلِّدَ فِی قُصُورٍ وَ نِعَمِهِ، وَ [مُکِّنَ مِن] حُورٍ عِینٍ وَ حَفَدَةٍ [وَ طِیفَ عَلَیهِ بِکُؤُوسٍ، وَ سَکَنَ حَظیرَةً مُشَیَّدَةً وَ مَکُنَ فِردَوسَ]، وَ تَقَلَّبَ فِی نَعِیمٍ وَ سُقِیَ مِنْ تَسْنِیمٍ‏، [وَ شَرِبَ مِن عَینِ سَلسَبیلٍ مَمزوجَةٍ بِزَنجَبیلٍ]، مَخْتُومَةٍ بِمِسْکٍ وَ [عَبیرٍ، مُستَدیمٌ لِلحُبُورِ، مُستشعِرٌ لِلسُّرورِ، یَشرَبُ مِن خُمُورٍ، فی رَوضٍ مُشرِقٍ مُغدِقٍ، لَیسَ یَصدَعُ مَن شَرِبَهُ]، یُشْرَبُ مِنْ خَمْرٍ مَعْذُوبٍ شُرْبُهُ، لَیْسَ یُنْزَفُ لُبُّهُ‏؛

هَذِهِ مَنْزِلَةُ مَنْ خَشِیَ رَبَّهُ وَ حَذَّرَ نَفْسَهُ، وَ تِلْکَ عُقُوبَةُ مَنْ عَصَى مُنْشِئَهُ وَ سَوَّلَتْ لَهُ نَفْسُهُ مَعْصِیَةَ مُبْدِئِهِ؛ لَهُوَ ذَلِکَ قَوْلٌ فَصْلٌ وَ حُکْمٌ عَدْلٌ، خَیْرُ قَصَصٍ قُصَّ وَ وُعِظَ بِهِ وَ نُصَّ، تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ، نَزَلَ بِهِ رُوحُ قُدُسٍ مُبینٍ، عَلىٰ نَبِىٍّ مُهتَدٍ مَکینٍ، صَلَّت عَلَیهِ رُسُلٌ سَفَرَةٌ مُکَرَّمُونَ بَرَرَةٌ ؛

عُذتُ بِرَبٍّ رَحیمٍ مِن شَرِّ کُلِّ رَجیمٍ، فَلْیَتَضَرَّعْ مُتَضَرِّعُکُم و لْیَبتَهـِلْ مُبتَهـِلُکُمْ، فَنَستَغفِرُ رَبَّ کُلِّ مَربُوبٍ، لی وَ لَکُمْ ».

 

ترجمۀ خطبۀ بدون الف:

«سپاسگزارم کسى را که منّتش بزرگ است، نعمتش بارش تمام دارد، کلامش کامل است، امرش نافذ، دلیلش رسا، حکمش عدل، رحمتش پیشى گرفته بر خشمش.

ستایش میکنم ستایش کسیکه اقرار به پروردگاریش دارد، براى پرستش او کُرنِش میکند، رها شونده از گناهش، پذیرندۀ توحید و یکتائیش، پناه برنده از عذابش، آرزو دارنده از پروردگارش آمرزشى را که نجات ‏دهد او را روزیکه سرگرم ‏شود هر کس حتی از فرزند شیرخوار و فرزندانش.

طلب یارى می کنیم از او و هدایت می خواهیم از او، به او ایمان داریم و توکل بر او می کنیم.

گواهى برایش میدهم مانند گواهى بنده مخلصى که یقین دارد، او را تنها (و بدون شریک) میدانم مانند تنها دانستن بندۀ مؤمن صاحب یقین، او را یکتا میدانم مانند یکتا دانستن بندۀ اقرار کننده.

براى او در مُلکش شریکى نیست، در کارهایش سَروَرى براى او نباشد.

بزرگتر از اینست که کمک کار و مشاور داشته باشد [و مُنزَّه است از آنکه مثل] و یاور و همکار و مانندی داشته باشد.

میداند، ولی راز بپوشاند، نهان است و خبر (از نهانی ها) مى ‏دهد، مالک است و مسلط، نافرمانیش میشود و باز درمیگذرد، پرستش میشود و قدردانى میکند، فرمان میدهد پس دادگرانه حکم میکند، کَرامَت و نیکی میکند، فناپذیر نیست، همیشگى است، چیزى همتایش نیست، او پیش از همه چیزست، بعد از همه چیزست.

پروردگاریست که تنها عزیزست، متمکّن و توانا به نیروی خودست، بزرگواری و علوّ او سبب تقدّس اوست، برتری و سُمُوّ او سبب بزرگواری و کبریای اوست، چشمی او را ادراک نکند، نگاهی بر او احاطه نکند، نیرومند و شکست ناپذیر، بینا و شنوا، [برتر و دانا]، مهربان و با رحم، [بزرگوار و آگاهست]، ناتوان از ستایش اوست هر ستایش‏ کننده ای، گمراه شود از تعریفش کسیکه بخواهد او را معرفى کند.

نزدیکست پس در عین حال دور از هرگونه ادراکست، و دور از دسترس ادراکست و در عین حال نزدیکست، پاسخ دهد دعای کسی را که او را بخواند و روزى دهد او را و بر او بخشندگی کند، صاحب لطفی است نهان از ادراک، حمله ‏و انتقامی سخت، رحمتى گسترده، کیفرى دردآور.

رحمتش بهشتی است گسترده و زیبا و پسندیده، و عقوبتش جهنمی است گسترده و هلاک کننده.

گواهى میدهم به برانگیختن محمّد (صلّی الله علیه و آله) بنده و فرستادۀ او و پیامبر برگزیدۀ او و دوست و خلیل او، او را برانگیخت در بهترین زمانها، هنگام فاصلۀ (فـَترَت) فقدان پیامبران و (فراگیری) کفر، از روی رحمت از براى بندگانش و منت نهادن براى زیاد کردن نعمتش.

به او نبوّتش پایان یافت، و به او دلیلش آشکار گشت، پس پند داد و نصیحت کرد و رساند و کوشش کرد.

(پیامبریکه) به هر مؤمنى مهربان بود، رحیم، و بخشنده، و پسندیده، و دوست، و پاکیزه بود. بر او است رحمت و سلام و برکت و بزرگى و کرامت از طرف پروردگار آمرزندۀ مهربان و نزدیک و پاسخ دهنده و بردبار.

وصیّت وسفارش میکنم شما را اى گروهی که حاضرید، بوصیّت وسفارش پروردگارتان، و یادآورى میکنم شما را به سنت و روش پیامبرتان.

پس بر شما باد بر ترسى که دلهایتان را آرامش دهد و بیمى که اشکتان را جارى کند و  پرهیزگاری و تقوایی که نجاتتان دهد پیش از روزی که آنروز شما را پریشان و گرفتار سازد؛ روزی که رستگار شود در آن، کسیکه سنگین است وزن کردار نیکش و سبک است وزن گناهش.

و بر شما باد به درخواست کُرنِش و فروتنى، و تملّق (دوستی ورزیدن با خدا، توأم با پذیرش ذلّت در برابر او) [و سپاسگزاری] و خشوع (نرمی و تواضع در برابر خدا)، و توبه و جدایی و دوری از گناهان، [و پشیمانی و بازگشت بسوی خدا].

و باید غنیمت شمُرَد هریک از شما سلامتیش را پیش از بیماریش، جوانیش را پیش از پیریش، گشایشش را پیش از تهیدستیش، وقت فراغتش را پیش از گرفتاریش، حاضر بودنش را پیش از مسافرتش، زندگیش را پیش از مرگش، پیش از آنکه سست و پیر شود، مریض و دردمند گردد، کَسِل و خسته شود از او پزشک و طبیبش، دوستش از او دورى کند، عمرش بپایان برسد، خردش تغییر کند، بعد گفته ‏شود که: “او بیمارست و بدنش شدیداً نحیف شده!”، سپس در بستر احتضار و جان دادنى سخت و دشوار بیفتد، دور و نزدیک پیش او حاضر ‏شوند، پس دیده اش را با خیرگی به بالا فکنده، نگاهش را مات دوخته، چهره اش عرق کرده، ناله های دردآلودش آرام شده، و جانش در حال از دست رفتن است، همسرش میگرید، دفنش نزدیک میشود، و با مردن او فرزندانش یتیم گردند، و جمعیت اطرافیان او گسسته شوند، و بینایی و شنوایی از چشم و گوشش برود، و برهنه گردد و غسل داده شود و از هر جامه و پیرایه ای عاری گردد، و او را خشک کنند و رویش را بپوشانند، کفنش را برایش گسترده و مهیا گردانند، و تای دیگر کفن را بر روی بدنش اندازند و با آن چانه اش را ببندند (تا دهانش باز نماند)، پیراهن و عِمامه ای نیز برایش قرار داده، او را در لِفافی پیچیده اند، و نزدیکانش با او وداع نموده، بدرودش گفته اند؛

(اکنون) بر فراز تابوت حمل شود، و بر او نماز یا تکبیر بدون سجود (نماز مَیّت) بخوانند، و او را از کاخهاى زرنگار (یا شاید خانه های پر زرق و برق مدرن امروزی!!) و قصرهاى مجلّل و برافراشته (و شاید آسمانخراش ها و آپارتمان های بلند و شیک امروزی!!) و فرشهاى پر نقش و نگار، و (خانه های دارای) اطاقهای بسیار در هر گوشه وکنار، انتقال دهند به درون گوری که برایش کنده اند، که تنگست و از اطراف نیز تنگاتنگ با خشتهایی محکم بر هم چیده شده، احاطه گشته و سقفش را نیز با تخته سنگی (مانند سنگ قبرهای دارای تزیینات امروزی!!) پوشانده اند!

و بر او ریخته شده [خاک قبرش]، و پاشیده شده بر او کلوخش، و مسلّم گشته ترس و هراسش، و فراموش شده خبرش. پس‏ دوست و همدم و خویشاوند و رفیق وی از (نزد قبر) او برگردند و همنشینان و دوستانش کسانی دیگر را بجای او برگزینند. و اکنون وی درون قبر است و گرفتار [مکانی تنها و خلوت]! کرمهاى قبر در بدنش می لولند و خون و چرک بدنش از دماغش روان شود و بدنش را خاک قبر کهنه کند، و خونش بخشکد و استخوانش بپوسد، تا روز قیامت و حشرش، [پس او را از قبر بیرون آورند]، و در صور (اسرافیل) دمیده شود، و مردگان خوانده شوند براى برخاستن (از قبر) و برانگیخته شدن (بسوی حساب)، پس در این هنگام گورها زیر و رو شوند، و آشکار گردد آنچه در سینه ها است (نیّت هرکس و اسراری که خود و خدا میداند، فاش شود)؛

هر پیامبر و هر راستگو، و هر شهید و بلیغ سخنور آورده شوند (بعنوان شهود و ناظران بر محاکمه بندگان) و عهده دار قضاوت شود [پروردگار] توانائى که به بنده اش آگاه و بیناست؛ پس بسا ناله ها که اورا رنجور و زمینگیر کند، و حسرتی که فرسوده و نحیفش سازد، در جایگاهی هولناک [و با شکوه] و محلّ تجمّعی بزرگ [و شکوهمند]، در برابر پادشاهى [بزرگوار] که به کوچک و بزرگ (از کردار بندگانش) کاملاً داناست؛

پس در این هنگام، عرقش تا دهانش برسد و اضطرابش او را به تکاپو و ناآرامی وادارد؛ اشکش سبب ترحّم بر وی نشود، فریادش را کسى ‏نشنود، [حجّت و برهانش پذیرفته نگردد]، نامه اعمالش آشکار شود، جرائمش روشن گردد، [و هر عضو بدنش بسخن آید] بر کردار بدش، پس گواهى دهد چشمش به نگاهش، دستش به ظلم و زدنش، پایش به رفتنش (بسوی حرام)، پوستش به تماسّش (به لمس حرام)، شرمگاهش به عمل یا تماسّ (حرامش)؛

او را نکیر و مُنکَر (دو فرشته عذاب) تهدید ‏کنند، پرده اش [از او] برداشته ‏شود هرسو که بچرخد، گردنش به زنجیر و دستش به غُل بسته ‏گردد، و (بر روی زمین، بسوی جایگاه عذاب) کشان کشان و تنها برده شود، با [ناراحتى] سخت وارد جهنم ‏گردد، و پیوسته در جهنم عذاب شود، از آبهاى داغ به او بنوشانند که گوشت صورتش را کباب کند و پوستش را بکـَند، [فرشتۀ عذاب، او را با گرزی آهنین میزند؛ پیوسته پوستش پس از پخته شدن و سوختن، دوباره از نو تنیده میشود]، پناه میخواهد ولی مأموران جهنم از او رو برگردانند، فریاد سر میدهد و توأم با پشیمانى، دورانی طولانی در جهنم درنگ میکند (و اگر کافِر باشد، در آتش دوزخ جاودان و مُخلَّد میماند)؛

پناه میبرم به پروردگار قدیر از بدى هر سرنوشتى، و از او خواهش عفو و بخشش داریم بسان (عفو و بخشش) کسانی که او از آنها راضی گردیده، و مغفرت و آمرزش میطلبیم بمثل (مغفرت و آمرزش) کسانی که (ایمان و طاعت) ایشان را پذیرفته است؛ و تنها اوست رسیدگی کننده به پُرسش من و روا کنندۀ خواهش من؛

پس کسى که کنار شد از عذاب پروردگارش، به قرب او در بهشتش قرار گرفته، و در کاخها و نعمتهای او جاودان مُتنعِّم است، و برخوردار از حُورُالعین (حوریان زیبا، سفیدرو، دارای چشمان درشت، سیاه و جذّاب) و فرزندانشان (به سان غلامان و خادمان بهشتی زیبا چهره) شده، [و جام های (پر از خوردنی لذیذ و نوشیدنی گوارا) پیرامونش بگردانند، و در بارگاهی باشکوه ساکن گردد و در بهشت فردوس(بوستان سرسبز خرّم) جا و مکان گیرد]، در نعمتهای سرشار بسر بَرَد و از آب چشمۀ تسنیم (که از بالای غرفه ها جاری است) سیراب شود، [و از چشمه “سلسبیل” (که آبی زلال و گوارا است)، آمیخته به زنجبیل (خوشبو و معطّر)] و (از کوزه‏هاى) مُهر شده بمُشک و عَبیر (عِطرآگین) بنوشد، [که پیوسته نشاط آفرین و سرور انگیز است؛ او از نوشیدنیهایی (لذیذ) در باغی روشن، با درختانی پربار مینوشد، که هرکس از آن بنوشد، هرگز دچار سردرد (و سرگیجۀ ناشی از مستی) نشود]، از نوشیدنی گوارا او را چشانند که هرگز عقل و هوش وی را (به سبب مستی) نبَرَد؛

اینست درجۀ کسى که از پروردگارش بترسد و نفسش را بر حذر دارد، و آنست کیفر کسى که نافرمانى کند پدید آورندۀ خود را و نفسش براى او نافرمانى آفریننده اش را زینت دهد؛ و این سخن، تمیز دهنده (بین حقّ و باطل یا هدایت و ضَلالت) و حکمی عادلانه، و بهترین داستانیست که برای دیگران خوانده شده و بهترین موعظه و پندى که داده شده و بدان تصریح گشته، (فرمایش) قرآن است از طرف خداوند حکیم حمید، که روحی روشنگر و قدسی (روح القُدُس/ جبرئیل، از جانب خداوند) آن را بر پیامبری هدایت یافته و عالیمقام (حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله) نازل کرده، که رسولان گرامی نیکوکار و فرستادۀ خدا، بر این پیامبر درود و صلوات فرستاده اند؛

و (در پایان) پناه میبرم به پروردگاری مهربان از شرّ هر رانده شده ای (مثل شیطان)، پس باید که زاری و تضرّع و ناله و استغاثه به درگاه خدا کند هرکدام از شما که چنین میکند، و ما طلب آمرزش و بخشش میکنیم از پروردگار هر مخلوق پرورده، هم برای خودم و هم برای شما».

 

* منابع تحقیق و تطبیق (خطبۀ بدون الف):

بحار الأنوار، علامه محمد باقر مجلسی(ره)، طبع ایران: ج77، ص342-345، و طبع بیروت: ج‏74، ص340-343، حدیث شمارۀ 28؛ کتاب الرَّوضة در مبانى اخلاق (ترجمه جلد 77 بحار الأنوار)، سید عبد الحسین رضایی، ص346-350.

 


👈📎ﻟﻄﻔﺎ ﺑﺎ ﺍﺷﺘﺮﺍڪ ﮔﺬﺍﺭﮮ📌 ﺑـﮧ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭمطلب و  لینک صفحه ڪﻤڪ ڪﻨﯿﺪ.

🌺 پیج فرهنگی مذهبی بچه شیعه 🌺

http://line.me/ti/p/%40exu2771t

صفحه اینستاگرام

https://instagram.com/bacheshiye

ربات تلگرام بچه شیعه

Telegram.me/kowsarr_bot

با انتشار این پیام به دوستان خود،آنهارا در ثواب خود شریک کنید

خطبه ی حضرت زینب (ع) در مجلس یزید لعنت الله علیه

پس از شهادت امام حسین ـ علیه السّلام ـ در روز دهم محرم سال 61 هـ .ق اهل بیت ـ علیهم السلام ـ و حرم امام به اسارت دشمن درآمدند. پس از ورود به کوفه، و خوشحالی درباریان و ابن زیاد و گرفتن مراسمی به خاطره پیروزی، به طرف شام، محل استقرار یزید حرکت نمودند.

وقتی سر حسین ـ علیه السّلام ـ و یارانش و اسراء در مقابل یزید حاضر شدند، تشریفات درباری به همان فراوانی بارگاه ابن زیاد انجام شد. « زحر بن قیس که کاروان را به عنوان نماینده ابن زیاد هدایت می کرد سخنرانی طولانی ایراد کرد و در آن به شرح چگونگی شهادت امام حسین ـ علیه السّلام ـ و یارانش پرداخت.»

سپس از میان مردم، بعضی ها نسبت به اسارت خاندان نبوت اعتراض کردند و یزید ساکت و جوابی نداد. وقتی بزرگان و سران اهل شام که یزید به مناسبت پیروزی خود، دعوت کرده بود، حاضر شدند، اسراء و سرهای مقدس را نیز به مجلس آوردند. پس از درخواست مرد سرخ پوستی از اهل شام برای کنیزی گرفتن فاطمه دختر حسین ـ علیه السّلام ـ از یزید، و جلوگیری زینب ـ سلام الله علیها ـ از این کار و گفتگوهای تند بین یزید و ایشان و زدن چوب خیزران بر لبهای مبارک امام ـ علیه السّلام ـ بود که حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ برخاست و خطبة‌ آتشینی ایراد کردند.

متن عربی این خطبه در لهوف آمده است ( مولف بزرگوار این کتاب سید رضی الدین علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن طاووس حلی (متوفی664 ه.ق) یکی از اعلام امامیه در قرن هفتم میباشد او یکی از پرکارترین مولفین در آن قرن محسوب میگردد که کتابخانه ابن طاووس نموداری از این تلاش او را نشان میدهد ..
اصولا خاندان "ابن طاووس" عموما خاندان علم و سیادت و دودمان فضیلت و تقوا بودند ولی در خاندان شریف دو شخصیت بارز بیش از دیگران درخشیدند . سید رضی الدین سید علی بن موسی برادر بزرگتر و صاحب این اثر تاریخی و حماسی و برادر کوچکتر سید احمد بن موسی جعفر بن طاووس صاحب تفسیر شواهد القران . )

متن کامل خطبه حضرت زینب ( س ) :


«فقامت زینب بنت علی ـ علیه السّلام ـ و قالت: الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله اجمعین. صدق الله کذلک یقول: «ثم کان عاقبة الذین اساءا السوی ان کذبوا بآیات الله و کانوا بها یستهزؤون» (سورة روم، آیة 10). اظننت یا یزید ـ حیث اخذت علینا اقطار الارض و آفاق السماء فاصبحنا نساق کما تساق الاماء ـ ان بناء علی الله هواناً و بک علیه کرامة!! و ان ربک لعظیم خطرک عنده!! فشمغت بانفک و نظرت فی عطفک، جذلا مسرورا، حین رایت الدنیا لک مستوسقة، و الامور متسقة و حین صفالک ملکنا سلطاننا،

فمهلا مهلا، انیست قول الله عزوجل: «و لا یحسبن الذین کفروا انما نملی لهم خیر لانفسهم انما نملی لهم لیزدادوا اثما و لهم عذاب مهین» سوره ‌آل عمران، آیة 178.


امن العدل یابن الطلقاء تخدیرک اماء ک و نساءک و سوقک بنات رسول الله سبایا؟! قد هتکت ستورهن، و ابدیت وجوهَهُنَّ، تحدوبهن الاعداء من بلد الی بلد، و یستشرفهن اهل المنازل و المناهل، و یتصفح وجوههن القریب و البعید، و الدنی و الشریف، لیس معهن من رجالهن ولی، و لا من هماتهن حمی، و کیف ترتجی مراقبة من لفظ فوه اکباد الاذکیاء، و نبت لحمد بدماء الشهداء؟! و کیف یستظل فی ظللنا اهل البیت من نظر الینا بالشنف و الشنآن و الإحن و الاضغان؟! ثم تقول غیر متاثم و لامستعظم: فاهلوا استهلوا فرحا. ثم قالوا: یا یزید لا تشل.

منتحیاً علی ثنایا ابی عبدالله ـ علیه السّلام ـ سید شباب اهل الجنة تنکتها بمخصرتک. و کیف لا تقول ذلک، و قد نکات القرحة، و استاصلت الشافة، باداقتک دماء ذریة محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ و نجوم الارض من ‌آل عبدالمطلب؟! و تهتفُّ باشیاخک، زعمت انک تنادیهم! فلترون و شیکاً موردهم، و لتودن انک شللت و بکمت و لم تکن قلت ما قلت و فعلت ما فعلت. اللهم خذ بحقناه و انتقم ممن ظلمنا، و احلل غضبک بمن سفک دماءنا و قتل حماتنا.

فوالله مافریت الاجلدک و لا حززت الا لحمک، و لتردن علی رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ بما تحملت من سفک دماء ذریتة و انتهکت من حرمته فی عترته و لحمته و حیث یجمع الله شملهم ویلم شعشهم و یاخذ بحقهم «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون» و حسبک بالله حاکماً، و بمحمد خصیماً و بجبرئیل ظهیراً، وسیعلم من سول لک و مکنک من رقاب المسلمین، بئس للظالمین بدلا و ایکم شر مکاناً و اضغف جنداً.

و لئن جرت علی الدواهی مخاطبتک، انی لاستصغر و قدرک، و استعظم تقریعک و اسثتکثر توبیخک، لکن العیون عبری، و الصدور حری. الا فالعجب کل العجب لقتل حزب الله النجباء بحزب الشیطان الطلقاء، فهذه الایدی تنصح من دمائنا، و الافواه تتحلب من لحومنا، و تلک الجثث الطواهر الزواکی تتاهبها العواسل و تعفوها امهات الفواعل، و لئن اتخذتنا مغنماً لبقدنا و شیکا مغرما، حین لا تجد الا ما قدمت یداک، و ماربک بظلام للعبید، فالی الله المشتکی. و علیه المعول فکذکیدک، واسع سعیک، و ناصب جهدک فوالله لا تمعون ذکرنا، و لا تمیت وحینا، و لا تددک امرنا، و لا ترحض عنک عارها، و هل رایک الافندا و ایامک الاعددا، و جمعک الا بددا، یوم ینادی المناد،

الا لعنة الله علی الظالمین، فالحمد لله الذی ختم لاولنا بالسعادة و المغفرة، و الاخرنا بالشهادة و الرحمة. و نسال اللدان یکمل لهم الثواب و یوجب لهم المزید، و یحسن علینا الخلافة، انه رحیم و دود. و حسبنا الله و نعم الوکیل

¤¤¤¤¤ ترجمة آن چنین است : ¤¤¤¤¤


«زینب دختر علی بن ابی طالب ـ علیه السّلام ـ برخاست و گفت: » سپاس خدای را که پروردگار جهانیان است و درود خدا بر پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و همة خاندان او باد. راست گفت خدای سبحانه که فرمود: «سزای کسانی که مرتکب کار زشت شدند زشتی است، آنان که آیات خدا را تکذیب کردند و به آن ها استهزاء نمودند.»

ای یزید آیا گمان می بری این که اطراف زمین و ‌آفاق آسمان را بر ما تنگ گرفتی و راه چاره را بر ما بستی که ما را به مانند کنیزان به اسیری برند، ما نزد خدا خوار و تو سربلند گشته و دارای مقام و منزلت شده ای، پس خود را بزرگ پنداشته به خود بالیدی، شادمان و مسرور گشتی که دیدی دنیا چند روزی به کام تو شده و کارها بر وفق مراد تو می چرخد، و حکومتی که حق ما بود در اختیار تو قرار گرفته است، آرام باش، آهسته تر. آیا فراموش کرده ای قول خداوند متعال را «گمان نکنند آنان که کافر گشته اند این که ما آنها را مهلت می دهیم به نفع و خیر آنان است، بلکه ایشان را مهلت می دهیم تا گناه بیشتر کنند و آنان را عذابی باشد دردناک»


آیا این از عدالت است ای فرزند بردگان آزاد شده (رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ ) که تو، زنان و کنیزگان خود را پشت پرده نگه داری ولی دختران رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ اسیر باشند؟ پرده حشمت و حرمت ایشان را هتک کنی و صورتهایشان را بگشایی، دشمنان آنان را شهر به شهر ببرند، بومی و غریب چشم بدانها دوزند، و نزدیک و دور و وضیع و شریف چهرة آنان را بنگرند در حالی که از مردان و پرستاران ایشان کسی با ایشان نبوده و چگونه امید می رود که مراقبت و نگهبانی ما کند کسی که جگر آزادگان را جویده و از دهان بیرون افکنده است، و گوشتش به خون شهیدان نمو کرده است. کنایه از این که از فرزند هند جگر خوار چه توقع می توان داشت چگونه به دشمنی با ما نشتابد آن کسی که کینه ما را از بدر و احد در دل دارد و همیشه با دیدة بغض و عداوت در ما می نگرد. آن گاه بدون آن که خود را گناهکار بدانی و مرتکب امری عظیم بشماری این شعر می خوانی:
فاهلوا و استهلوا فرحاً ثم قالوا یا یزید لا تشل
و با چوبی که در دست داری بر دندانهای ابو عبدالله ـ علیه السّلام ـ سید جوانان اهل بهشت می زنی. چرا این شعر نخوانی حال آن که دل های ما را مجروح و زخمناک نمودی و اصل و ریشة ما را با ریختن خون ذریة رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ و ستارگان روی زمین از آل عبدالمطلب بریدی، آن گاه پدران و نیاکان خود را ندا می دهی و گمان داری که ندای تو را می شنوند. زود باشد که به آنان ملحق شوی و آرزو کنی کاش شل و گنگ بودی نمی گفتی آنچه را که گفتی و نمی کردی آنچه را کردی.

بارالها بگیر حق ما را و انتقام بکش از هر که به ما ستم کرد و فرو فرست غضب خود را بر هر که خون ما ریخت و حامیان ما را کشت. ای یزید! به خدا سوگند نشکافتی مگر پوست خود را، و نبریدی مگر گوشت خود را و زود باشد که بر رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ وارد شوی در حالتی که بر دوش داشته باشی مسئولیت ریختن خون ذریة او را، و شکستن حرمت عترت و پاره تن او را، در هنگامی که خداوند جمع می کند پراکندگی ایشان را، و می گیرد حق ایشان را «و گمان مبر آنان را که در راه خدا کشته شدند مردگانند، بلکه ایشان زنده اند و نزد پروردگار خود روزی می خورند.» و کافی است تو را خداوند از جهت داوری و کافی است محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ تو را برای مخاصمت و جبرئیل برای یاری او و معاونت.


و بزودی آن کس که کار حکومت تو را فراهم ساخت و تو را بر گردن مسلمانان سوار نمود، بداند که پاداش ستمکاران بد است و در یابد که مقام کدام یک از شما بدتر و یاور او ضعیف تر است. و اگر مصایب روزگار مرا بر آن داشت که با تو مخاطبه و تکلم کنم ولی بدان قدر تو را کم می کنم و سرزنش تو را عظیم و توبیخ تو را بسیار می شمارم، این جزع و بی تابی که می بینی نه از ترس قدرت و هیبت توست، لکن چشمها گریان و سینه ها سوزان است.

چه سخت و دشوار است که نجیبانی که لشکر خداوندند به دست طلقاء (آزاد شدگان) که حزب شیطانند، کشته گردند و خون ما از دستهایشان بریزد، و دهان ایشان از گوشت ما بدوشد و آن جسد های پاک و پاکیزه را گرگهای بیابان سرکشی کنند، و کفتارها در خاک بغلطانند (کنایه از غربت و بی کسی آنها). ای یزید! اگر امروز ما را غنیمت خود دانستی زود باشد که این غنیمت موجب غرامت(ضرر) تو گردد در هنگامی که نیابی مگر آنچه را که از پیش فرستاده ای، و نیست خداوند بر بندگان ستم کننده، به خدا شکایت می کنیم و بر او اعتماد می نماییم.


ای یزید! هر کید و مکر که داری بکن، هر کوشش که خواهی بنمای، هر جهد که داری به کار گیر، به خدا سوگند هرگز نتوانی نام و یاد ما را محو کنی، وحی ما را نتوانی از بین ببری، به نهایت ما نتوانی رسید، هرگز ننگ این ستم را از خود نتوانی زدود، رای توست و روزهای قدرت تو اندک و جمعیت تو رو به پراکندگی است،‌در روزی که منادی حق ندا کند که لعنت خدا بر ستمکاران باد.


سپاس خدای را که اول ما را به سعادت و مغفرت ثبت کرد و آخر ما را به شهادت و رحمت فائز گرداند، از خدا می خواهیم که ثواب آنها را کامل کند و بر ثوابشان بیفزاید، و برای ما نیکو خلف و جانشین باشد، که اوست خداوند رحیم و پروردگار ودود، و ما را کافی در هر امری و نیکو وکیل است.




👈📎ﻟﻄﻔﺎ ﺑﺎ ﺍﺷﺘﺮﺍڪ ﮔﺬﺍﺭﮮ📌 ﺑـﮧ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭمطلب و  لینک صفحه ڪﻤڪ ڪﻨﯿﺪ.

🌺 پیج فرهنگی مذهبی بچه شیعه 🌺

http://line.me/ti/p/%40exu2771t

صفحه اینستاگرام

https://instagram.com/bacheshiye

ربات تلگرام بچه شیعه

Telegram.me/kowsarr_bot

با انتشار این پیام به دوستان خود،آنهارا در ثواب خود شریک کنید

                      بسم الله الرحمن الرحیم

صبحی که شروعش با توست...خورشید دیگر اضافیست... !🌞


السلام علیک یا صاحب الزمان...


                  ✿ اَلَّلهُمَّ عَجِّل لِوَلیِڪــَ الفَرَج ✿



                          🌹🌹🌹🌹🌹

به رسم هر روز صبح سلام 

بر ارباب بی کفن روز مون رو  شروع کنیم 


اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْک


َ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ الله


ُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَعَلى عَلِیِّ بْن


ِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

                        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

یارَبَّ الحُسَینِ، بِحَقِّ الحُسَینِ،اشفِ صَدرَ الحُسَینِ، بظُهورِالحُجَّة


یـــــامهــــــــــدی..


🌺 اَلَّلـــــهُمَّ عَجِّـــــل لِوَلیـــــِڪَ الفـــــَرَج 🌺


                     بسم الله الرحمن الرحیم

اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْکَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَع


َ الرَّجاءُ ؛وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ ؛واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَیْک


َ الْمُشْتَکى ، وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى


 مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْناطاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْت


َنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُم ؛فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَو


ْ هُوَ اَقْرَبُ ؛یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیان


ِ ، وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ ؛ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْث


َ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی ، السّاعَةَ السّاعَة 


َ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد


 وَآلِه الطّاهِرینَ

                    🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

                     بسم الله الرحمن الرحیم

اَللّـهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِه فی


 هذِهِ السَّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَة وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلا


ً وَعَیْنا حَتّى تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا .

                        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

اللَّهمَّ صَلِّ عَلَى مُحمَّــــــــدٍ وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فرجهم 

          الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّک الْفَــــــــرَج

                  بِحَقِ اَلْزِینَبْ سَلٰامُ اَللّهْ عَلَیْها

                        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹



دعای برکت روز:


امام صادق(ع):وقتى صبح دمید بگو: 


(الحَمدُللّه فالِقِ الإِصباحِ،سُبحانَ رَبِّ المَساءِ وَالصَّباحِ،اللّهُمَّ صَبِّح آل


َ مُحَمَّدٍ بِبَرَکَةٍ وعافِیَةٍ، وسُرورٍ وقُرَّةِ عَینٍ. اللّهُمَّ إنَّکَ تُنَزِّلُ بِاللَّیل


ِ وَالنَّهارِ ما تَشاءُ، فَأَنزِل عَلَیِّ و عَلى أهلِ بَیتی مِن بَرَکَة


ِ السَّماواتِ وَالأَرضِ رِزقا حَلالاً طَیِّبا واسِعا تُغنینی بِهِ عَن جَمیع


ِ خَلقِک)َ.بحار الأنوارج87/ص356


🌷طرح دوستی با امام زمان عج🌷

🌼هر چه زمان می گذرد، مردمان زمین افسرده تر می شوند!!! 

این خاصیت دلبستگی به زمـــــان است…

خوشا بحـــال آنان که؛ به جای زمـــان، به صاحــــب الزمــــان دل بسته اند ...🌼

🌸اَللّٰهُمَ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج🌸


 


👈📎ﻟﻄﻔﺎ ﺑﺎ ﺍﺷﺘﺮﺍڪ ﮔﺬﺍﺭﮮ📌 ﺑـﮧ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭمطلب و  لینک صفحه ڪﻤڪ ڪﻨﯿﺪ.

🌺 پیج فرهنگی مذهبی بچه شیعه 🌺

http://line.me/ti/p/%40exu2771t

صفحه اینستاگرام

https://instagram.com/bacheshiye

ربات تلگرام بچه شیعه

Telegram.me/kowsarr_bot

با انتشار این پیام به دوستان خود،آنهارا در ثواب خود شریک کنید

 اعمال شب و روز عید قربان:

شب دهم :از شبهای پربرکت و از چهار شبى است که شب‏زنده‏دارى در آنها مستحبّ است و درهاى آسمان در این شب باز است،و زیارت حضرت سیّد الشهدا علیه السّلام،و دعاى«یا دائم الفضل على البریّة»که در اعمال شب جمعه گذشت در این شب مستحبّ است. روز دهم:روز عید قربان است که بسیار شریف است،و اعمال آن چند چیز است:اوّل:غسل،که در این روز مستحبّ مؤکدّ است،و بعضى از علما آن را واجب دانسته‏اند.دوّم:نماز عید،به همان صورت که در عید فطر ذکر شد،اما در این روز،مستحبّ‏ است پس از نماز از گوشت قربانى افطار شود.سوم:خواندن دعاهایى که پیش از نماز عید و بعد از آن وارد شده،و آن دعاها در کتاب«اقبال»آمده و شاید بهترین دعاهاى این روز،دعاى چهل‏وهشتم صحیفه کامله سجادیه باشد،که اوّل آن:«اللّهمّ‏ هذا یوم مبارک»است،و دعاى چهل‏وششم:«یا من یرحم من لا یرحمه العباد»را نیز بخواند.چهارم:خواندن دعاى ندبه است، که بعد از این ان شاء اللّه خواهد آمد.پنجم:قربانى کردن است که مستحبّ مؤکدّ مى‏باشد.ششم:خواندن تکبیرات‏ است براى کسى‏که در منى باشد،در پى پانزده نماز که نخستین آنها نماز ظهر روز عید است،و آخر آنها نماز صبح روز سیزدهم،و کسانى‏که در سایز شهرها هستند،پس از ده نماز،از نماز ظهر عید تا صبح دوازدهم بخوانند،و تکبیرات بر وفق روایت صحیح‏ کتاب«کافى»این است:

اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ وَ لِلَّهِ الْحَمْدُ اللَّهُ أَکْبَرُ عَلَى مَا هَدَانَا اللَّهُ أَکْبَرُ عَلَى مَا رَزَقَنَا مِنْ بَهِیمَةِ الْأَنْعَامِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا أَبْلانَا .

خدا بزرگتر است،خدا بزرگتر است،معبودى جز خدا نیست،خدا بزرگتر است،خدا بزرگتر است،تنها براى اوست سپاس،خدا بزرگتر است،بر آنچه ما را هدایت فرمود،خدا بزرگتر است بر آنچه به ما روزى داد از چهارپایان بى‏زبان و سپاس خداى را بر آنچه ما را آزمود.

و مستحب است تکرار این تکبیرات به دنبال نمازها به قدر امکان،و خواندن آن پس از نمازهاى مستحبّ. روز پانزدهم:سال دویست‏ودوازده ولادت حضرت هادى علیه السّلام واقع شده.


👈📎ﻟﻄﻔﺎ ﺑﺎ ﺍﺷﺘﺮﺍڪ ﮔﺬﺍﺭﮮ📌 ﺑـﮧ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭمطلب و  لینک صفحه ڪﻤڪ ڪﻨﯿﺪ.

🌺 پیج فرهنگی مذهبی بچه شیعه 🌺

http://line.me/ti/p/%40exu2771t

صفحه اینستاگرام

https://instagram.com/bacheshiye

ربات تلگرام بچه شیعه

Telegram.me/kowsarr_bot

با انتشار این پیام به دوستان خود،آنهارا در ثواب خود شریک کنید